You are here

سرزمین اسرائیل از دیدگاهی دیگر

زمان تقریبی مطالعه:

۶ دقیقه

یادداشت سردبیر:

از تمامي خوانندگان گرامي كه تاكنون مقالۀ "كتاب‌مقدس دربارۀ سرزمين اسرائيل چه مي‌گويد؟" را در ۳ شمارۀ گذشته "کلمه" مطالعه كرده‌اند صميمانه تشكر مي‌كنيم. هيئت تحريريۀ "كلمه" مي‌داند كه اين موضوعي است حساس و مسيحيان اقصا نقاط جهان در اين رابطه ديدگاه‌هاي متفاوتي دارند. همانطور که در شماره‌های پیش ذکر شد "کلمه" خود را متعهد می‌داند که تصویر منصفانه‌ای از این موضوع به خوانندگان ارائه دهد. از این جهت در این شماره تحت عنوان "سرزمین اسرائیل از دیدگاهی دیگر" نظریۀ آن دسته از مسیحیان را بررسی می‌کنیم که نظر متفاوتی نسبت به این موضوع دارند.

برای اینکه خوانندگان به دیدگاه متعادلی برسند لازم است که این سری مقالات را با هم مطالعه کنند و نظرات مختلف پیرامون این مطلب را با هم مقایسه کنند و بسنجند و خود به نتیجه برسند.

مضافاً توجه خوانندگان گرامي را به اين نكته معطوف مي‌داريم كه مطالب مندرج در مجلۀ "كلمه"، بازتاب رأي و عقيدۀ نويسندگان اين مطالب است و الزاماً انعكاس ديدگاه‌هاي تمامي دست‌اندركاران اين مجله نيست.

همان‌طور که انتظار می‌رفت، الزاماً تمامی خوانندگان مجلۀ کلمه با سری مقالات ما تحت عنوان "کتاب‌مقدس دربارۀ اسرائیل چه می‌گوید؟" موافق نبوده‌اند. بنابراین در این شماره دیدگاهی دیگر در این خصوص ارائه می‌دهیم - دیدگاهی که باور دارد: ۱- سرزمین اسرائیل/ فلسطین به یهودیان تعلق دارد. ۲- بازگشت یهودیان به اسرائیل تحقق نبوت‌های عهدعتیق است. ۳- و این بازگشت واقعۀ مهمی است که نشان می‌دهد که بازگشت مسیح خیلی زود به‌وقوع خواهد پیوست.

خدا به‌خاطر عهد خود با ابراهیم، سرزمین اسرائیل را به یهودیان بخشیده است؛ عهدی که بر اساس آن، فرزندان ابراهیم جاودانه وارث سرزمین کنعان خواهند بود. این وعده دو بار تکرار شده است - در پیدایش ۱۵:‏۱۷-۲۱ و پیدایش ۱۷:‏۷-۸. و سپس از طریق اسحاق و یعقوب به دوازده قبیلۀ اسرائیل (پیدایش ۲۶:‏۳-۴؛ ۲۸:‏۱۳-۱۴؛ و ۳۵:‏۱۲) انتقال می‌یابد.

سرزمین کنعان در قلب داستان‌های کتب تاریخیِ عهدعتیق جای دارد. اسرائیلیان هرگاه مطیع احکام خدا بودند این سرزمین را تصاحب می‌کردند، و چنان‌که در زمان تبعید واقع شد، هرگاه نامطیع بودند آن ‌را از دست می‌دادند. عهدعتیق در حالی پایان می‌یابد که خدا همچنان نسبت به قوم خود وفادار است. اسرائیلیان تحت حمایت سیاسیِ کورش، پادشاه پارس، به سرزمین کنعان بازمی‌گردند. رهبران‌ آنان، همچون عزرا و نحمیا، پند و اندرزشان می‌دهند که به عهد خدا وفادار بمانند تا دیگربار به اسارت و تبعید نروند.

هر چند عهدجدید تفسیری نوین از عهدعتیق ارائه می‌دهد، اما غیرمعقول می‌نماید که این تعلیم را نادیده بیانگاریم که بر طبق آن به دو دلیل می‌توان استدلال کرد که خدا سرزمین کنعان را به دودمان ابراهیم بخشیده است.

اولاً، همان‌طور که در کلام خدا به‌وضوح آمده، «تمامی کتب از الهام خدا است (دوم تیموتائوس ۳:‏۱۶)»، و در عهدجدید هیچ اشارۀ روشنی وجود ندارد که بیان کند خدا وعدۀ خود در خصوص سرزمین کنعان را از قوم اسرائیل بازپس گرفته است.

دیگر آنکه، در رومیان باب ۱۱ آمده است، مسیحیان غیریهودی چونان "زیتون بری‌اند" که به زیتون نیکو پیوند شده‌اند، که همانا یهودی است (۱۱:‏۱۷-۲۴). اینجا تأکید بر پیوستن یهودیان به کلیسا نیست بلکه بالعکس، پیوستن مسیحیان غیریهودی به قوم خدا است که قدمت تاریخی دارند و نوادگان ابراهیم‌اند. و اگر چه بسیاری از آنان به‌خاطر بی‌ایمانی (رومیان ۹:‏۲۰) هلاک گشته‌اند، اما ایمان‌دارانشان همچنان یهودی‌اند.

و از آنجا که یهودی‌اند، نمی‌توان از سرزمین اسرائیل جدایشان ساخت. پس مسیحیان به "قوم خدا" می‌پیوندند؛ قومی که پیش از آن نیز در خصوص سرزمین اسرائیل وارث وعده بوده‌اند. حال باید پرسید که آیا مسیحیان غیریهودی محق‌اند بگویند خدای نیاکان اسرائیلیان دیگر به وعده‌های خود بدیشان وفادار نیست؟

و نه تنها این، بلکه نبوت‌های بسیار دیگر نیز می‌گویند خدا قوم خود، یهودیان را، به سرزمین اسرائیل بازخواهد گرداند. این نبوت‌ها نه به بازگشت اولینِ یهودیان تحت حمایت کورش هخامنشی، بلکه به گردهم‌آیی و بازگشتی اشاره دارند که یهودیان هرگز از آن محروم نخواهند شد. بنابراین در اشعیا  می‌خوانیم «و در آن روز واقع خواهد شد که خداوند بار دیگر دست خود را دراز کند تا بقیۀ قوم خویش را ... بازآورد. (او) رانده‌شدگان اسرائیل را جمع خواهد کرد، و پراکندگان یهود را از چهار طرف جهان فراهم خواهد آورد.» در ارمیا ۱۶:‏۱۴‏-۱۶؛ ۳۰:‏۳؛ ۳۱:‏۵ و۲۳‏-۲۴؛ و عاموس ۹:‏۴-۱۵ نیز نبوت‌های مشابه‌ای آمده است. حال با در نظر گرفتن این‌که یهودیان در سال ۱۹۴۷ عملاً از چهار گوشۀ جهان گرد هم آمدند، آیا نمی‌توان گفت که این گرد‌هم‌آیی ثانی و معاصر، تحقق این نبوت‌ها است؟

و اگر بازگشت یهودیان به اسرائیل در دوران معاصر را تحقق نبوت‌های عهدعتیق بدانیم، آیا نباید به سخنان مسیح در خطابۀ آخرین خود که فرمود: «تا زمان‌های امت‌ها به انجام نرسد» با دقت بیشتری نگاه کنیم؟ (لوقا ۲۱:‏۲۴). هرچند می‌توان این خطابه را به اشکال مختلف تفسیر کرد، اما یقیناً یکی از این تفاسیر موجه این است که با بازگشت یهودیان در عصر حاضر، زمان حکمرانی غیریهودیان، (امت‌ها)، بر اورشلیم بسر آمده است و این بدان معنا است که ما در دورانی نزدیک به زمان بازگشت مسیح زندگی می‌کنیم؛ واقعه‌ای که در خطابۀ آخرین مسیح پیش‌گویی شده است. مسیح اندکی بعد در پایان خطابۀ خود بر اهمیت درک و تشخیص زمان‌ها صحه می‌گذارد و چنین می‌گوید «و همچنین شما نیز چون بینید که این امور واقع می‌شود، بدانید که ملکوت خدا نزدیک شده است.» (لوقا ۲۱:‏۳۱).

حال بار دیگر نکات برجستۀ این نظریه را مرور می‌کنیم؛ این دیدگاه که باور دارد خدا سرزمین اسرائیل را به یهودیان بخشیده، و در عهدعتیق آن ‌را به نوادگان ابراهیم وعده داده است و در عهدجدید نیز ذکری از تغییر این وعده به‌میان نیامده است. و مسیحیانی که متأخراً به قوم خدا، که قدمت تاریخی دارند پیوسته‌اند، به‌هیچ وجه محق نیستند این وعده را تغییر دهند. مضافاً بخش‌های متعدد عهدعتیق بر بازگشت مجدد یهودیان صحه می‌گذارد. و اگر این به‌معنای آن‌چیزی است که ما در عصر خود شاهد آنیم، پس می‌تواند بدان معنا باشد که زمان‌های امت‌ها به انجام رسیده است، و ما را به زمان بازگشت ثانوی مسیح نزدیک می‌کند.

خلاصۀ هر دو دیدگاه

مسیحیان، تا بازگشت ثانوی مسیح، در مورد مسائل بسیاری اختلاف‌نظر خواهند داشت، و موضوع سرزمین اسرائیل دقیقاً یکی از آن‌ها است. مع‌الوصف ضروری است که در پایان این سری مقالات به چند نکتۀ کلیدی اشاره کنیم.

۱- باورهای مسیحیان در خصوص سرزمین اسرائیل بر بنیادهای ایمان‌شان به مسیح هیچ تأثیری نمی‌گذارد - این حقیقت که مسیح برای گناهان‌شان مرد و روز سوم از مردگان برخاست و فرمود که دنیا با دیدن محبت مسیحیان نسبت به یکدیگر بر ایمان‌شان صحه خواهد گذارد. حال هرقدر نیز چنین موضوعاتی برایمان حائز اهمیت باشد، اما نجات ما نقطۀ مشترک بین ما مسیحیان است، نجاتی که همۀ ما از آن برخورداریم و در آن شادمانی می‌کنیم و هدف ما باید این باشد که در محبت کردن به یکدیگر از هم پیشی بجوییم.

۲- در نهایت پاسخ‌گویی به این سؤال بدین موضوع بستگی دارد که چگونه کلام خدا را تفسیر می‌کنیم؛ خصوصاً اینکه چگونه عهدعتیق را در پرتو عهدجدید درک و تفسیر می‌کنیم. اگر این موضوع برای شما درخور توجه و تحقیق است، پیشنهاد می‌کنیم برای شرکت در دورۀ «فن تفسیر کتاب‌مقدس»در کالج الهیات ایلام ثبت نام کنید.