You are here

در اثر قدم‌های وی رفتار نمایید

زمان تقریبی مطالعه:

۹ دقیقه

ما امسال در فکر شروع یک هزارۀ دیگر هستیم‌. این موضوع ما را به یاد آن حادثۀ شگفت‌انگیز دو هزار سال پیش می‌اندازد که خدای مجسم شده بصورت عیسی مسیح در میان انسانها زندگی کرد. ولی چرا مسیح انسان شد؟ به‌طور خلاصه می‌توان گفت‌: ۱- تا خدای پدر را آشکار کند. ۲- تا گناه را بردارد. ولی مخصوصاً از طریق این مقاله می‌خواهم توجه شما را روی یک هدف دیگر متمرکز بکنم‌، یعنی نکته ۳- تا نمونه‌ای از یک زندگی پاک و مقدس برای ما به جای بگذارد.

این موضوع در رساله اول یوحنا کاملاً روشن می‌شود. فصل اول نشان می‌دهد که همانگونه که خدا در نور است ما نیز باید در نور زندگی کنیم و با اینکه گناه وجود دارد، آمرزش خدا هم وجود دارد. اما فصل دوم به ما یادآوری می‌کند که امن و امان بودن ما نباید بهانه‌ای برای ارتکاب گناه باشد، بلکه باید باعث شود که از گناه خودداری کنیم (آیه ۱). البته اگر مرتکب گناهی شویم‌، خدا را شکر که در پیشگاه خدای پدر کسی را داریم که برای ما شفاعت می‌کند (آیه ۲). ولی خواست خداوند برای ما این است که رشد بکنیم‌، در نور بسر ببریم و بیشتر او را بشناسیم‌.

اهمیت اطاعت‌

بنابراین یوحنا برای اینکه اهمیت رشد و شناخت خدا را نشان دهد، موضوع اطاعت را تأکید می‌کند «فقط وقتی ما از احکام خدا اطاعت می‌کنیم‌، می‌توانیم مطمئن باشیم که او را می‌شناسیم‌» (آیه ۳ و ۵). مسیح هم در تمام تعالیمش راجع به اهمیت اطاعت صحبت می‌کند و می‌فرماید: «اگر مرا دوست دارید دستورهای مرا اطاعت خواهید کرد... هر که احکام مرا قبول کند و مطابق آنها عمل نماید او کسی است که مرا دوست دارد...» (یوحنا ۱۴:‏۱۵ و ۲۱). اعضای واقعی خانوادۀ مسیح کسانی هستند که کلام خدا را می‌شنوند و آن را به‌جا می‌آورند (لوقا ۸:‏۱۹-۲۱). و به همین دلیل عیسی در "فرمان اعظم‌" اضافه می‌کند «و تعلیم دهید که همه چیزهایی که به شما گفته‌ام انجام دهند» (متی ۲۸:‏۲۰).

رفتار کردن مثل مسیح‌

اما یوحنا نه فقط اطاعت را تأکید می‌نماید، بلکه موضوع دیگری را که شبیه اطاعت است‌، مطرح می‌نماید «از این راه می‌توانیم مطمئن باشیم که در خدا زندگی می‌کنیم‌: هر که بگوید که در خدا زندگی می‌کند زندگی او باید درست مانند زندگی عیسی مسیح باشد» (آیه ۵ و ۶). و مطابق ترجمۀ جدید «هر کس که ادعا می‌کند در او می‌ماند باید همانطور رفتار کند که عیسی رفتار می‌کرد». به عبارت دیگر اطاعت کردن از احکام مسیح‌، عین رفتار کردن مانند مسیح است‌. هر دو یکی است‌، چون هر چه مسیح تعلیم داد، عمل کرد. چه افتخاری برای ماست که بین تعالیم و اعمال خداوندمان هیچ تناقضی وجود ندارد. مسیح طبق تعلیم خودش رفتار کرد و اعمالش با حرف‌هایش کاملاً سازگار بود. «مگر خدا شما را برای همین برنگزیده است‌؟ خود مسیح با رنجهایی که به‌خاطر شما کشید، برای شما نمونه شد تا به همان راهی که او رفت شما نیز بروید» یا به قول ترجمه قدیمی «... برای شما نمونه‌ای گذاشت تا در اثر قدم‌های وی رفتار نمائید» (اول پطرس ۲:‏۲۱).

پس مسیح برای ما سرمشقی کامل از یک زندگی نمونه و مورد پسند خدا به جای گذاشت‌. پس مسیح هم نجات‌دهنده‌، خداوند، استاد و الگوی ماست و ما باید مثل او رفتار بکنیم‌. خودش می‌فرماید: «شاگرد از معلم خود و خادم از ارباب خویش بالاتر نیست‌، کافی است شاگرد مثل معلم خود گردد و خادم مثل ارباب خویش بشود» (متی ۱۰:‏۲۴-۲۵). ما هیچ وقت نباید فراموش بکنیم که نقشۀ اصلی خدا برای زندگی ما چیست‌؟ پولس می‌فرماید: «خدا ما را برگزید تا به شکل پسر او درآئیم‌» (رومیان ۸:‏۲۹). پس ما به این طریق دستورات مسیح را اطاعت می‌کنیم‌، وقتی که مثل مسیح رفتار می‌کنیم‌.
پس اینجا یک سؤال پیش می‌آید: مسیح چطور رفتار یا زندگی کرد؟ و اینجاست که ما باید اناجیل را مطالعه کنیم‌، تا زندگی ما تحت تأثیر او قرار گیرد. در این مقاله می‌خواهم پیشنهاد بکنم که حداقل ۸ راه است که می‌شود گفت که مسیح نمونه یا الگوی ماست‌.

۱- اطاعت‌

«اما برای اینکه جهان بداند که من پدر را دوست دارم‌، دستورات او را بطور کامل انجام می‌دهم ... اگر مطابق احکام من عمل کنید در محبت من خواهید ماند، همانطوری که من احکام پدر را اطاعت نموده‌ام و در محبت او ساکن هستم‌» (یوحنا ۱۴:‏۳۱ و ۱۵:‏۲۰). و در این مورد یک آیۀ دیگر در کلام خدا پیدا می‌شود که واقعاً تعجب‌آور است‌: «اگر چه پسر خدا بود اطاعت را از راه تحمل درد و رنج آموخت‌» (عبرانیان ۵:‏۸). به همین دلیل پولس می‌فرماید: «از روی اطاعت حاضر شد مرگ حتی مرگ بر روی صلیب را بپذیرد» (فیلیپیان ۲:‏۸).

۲- محبت‌

«به شما فرمان تازه‌ای می‌دهم‌: یکدیگر را دوست بدارید. همانطوری که من شما را دوست داشته‌ام‌، شما نیز یکدیگر را دوست بدارید ... حکم من این است که یکدیگر را دوست بدارید، همانطور که من شما را دوست داشته‌ام‌» (یوحنا ۱۳:‏۳۴ و ۱۵:‏۱۲). از یک لحاظ می‌شود گفت که این فرمان جدید نبود، چون در عهدعتیق هم پیدا می‌شود، ولی از این لحاظ تازه بود که شاگردان برای اولین بار محبت واقعی را از طریق مسیح مشاهده کردند. البته ما نیز می‌دانیم که محبت مسیح فقط برای شاگردانش نبود، بلکه برای همه بود. مثلاً «وقتی او جمعیت عظیمی را دید دلش به حال آنها سوخت‌، زیرا آنان مانند گوسفندان بدون شبان پریشان‌حال و درمانده بودند» (متی ۹:‏۳۶). محبت و شفقت مسیح برای دیگران و برای ما هم یک نمونه است‌.

۳- دعا

«بامدادان قبل از صبح عیسی از خواب برخاسته از منزل خارج شد و به جای خلوتی رفت و مشغول دعا شد... و مردم دسته دسته می‌آمدند تا هم پیغام او را بشنوند و هم از مرض‌های خود شفا پیدا کنند، ولی عیسی بیشتر اوقات برای دعا به بیابان خلوت می‌رفت ... در آن روزها عیسی برای دعا به کوهستان رفت و شب را با دعا به درگاه خدا به صبح رساند» (مرقس ۱:‏۳۵، لوقا ۵:‏۱۵ و ۱۶ ، ۶:‏۱۲). مسیح می‌خواست از این طریق نشان بدهد که کاملاً بر پدرش متکی بود.

۴- فروتنی‌

مسیح بعد از شستن پای‌های شاگردانش می‌فرماید: «پس اگر من که استاد و خداوند شما هستم پای‌های شما را شسته‌ام‌، شما هم باید پای‌های یکدیگر را بشوئید. به شما نمونه‌ای داده‌ام تا همانطوری که من با شما رفتار کردم‌، شما هم رفتار کنید» (یوحنا ۱۳:‏۱۴ و ۱۵). و در یک جای دیگر مسیح می‌فرماید: «هر که می‌خواهد در میان شما بزرگ شود باید خادم شما باشد ... چون پسر انسان نیامده است تا مخدوم شود، بلکه تا به دیگران خدمت کند و جان خود را در راه بسیاری فدا سازد» (مرقس ۱۰:‏۴۳-۴۵).

به همین جهت پولس هم همین موضوع را در مورد مسیح تأکید می‌کند و می‌فرماید که «طرز تفکر شما در باره زندگی باید مانند طرز تفکر مسیح باشد» و توضیح می‌دهد که چطور مسیح خودش را از تمام مزایای الوهیت محروم نمود، و به صورت یک غلام درآمد و خودش را فروتن ساخت تا مرگ صلیب را بپذیرد (فیلیپیان ۵:‏۲-۸).

۵- صداقت‌

مسیح کاملاً پاک‌، صمیمی‌، صادق، درستکار و راستگو بود و بدون فریب و کلاهبرداری و تظاهر زندگی کرد. به همین دلیل مسیح بر علیه دورویی و ریا صحبت نمود و همیشه در مورد این موضوع به فریسیان حمله می‌نمود. مسیح می‌فرماید: «کدام یک از شما می‌تواند گناهی به من‌ نسبت دهد؟» (یوحنا ۸:‏۴۶).

۶- شیوۀ زندگی‌

شیوه زندگی مسیح کاملاً ساده بود و این درست برخلاف رهبران دیگر بود که ثروتمند بودند. «روباهان لانه و پرندگان آشیانه دارند، اما پسر انسان هیچ جایی ندارد که در آن بیارامد» (لوقا ۹:‏۵۸). بنابراین تعلیم مسیح در مورد ثروت کاملاً واضح بود «شما نمی‌توانید هم بندۀ خدا باشید و هم در بند پول‌» (لوقا ۱۳:‏۱۶). و خیلی جالب است که بعد از این فرمان‌، لوقا اضافه می‌کند «فریسیان این سخنان را شنیدند و او را مسخره کردند زیرا پول‌دوست بودند».

۷- بشارت‌

هدف اصلی مسیح این بود که پیغام انجیل را به دیگران برساند و هیچ وقت طالب منافع خودش نبود «به جاهای دیگر و شهرهای اطراف برویم تا در آنجا هم پیغام خود را برسانم چون من برای همین منظور آمده‌ام‌» (مرقس ۱:‏۳۸). پس اولاً مسیح خودش بشارت می‌داد و به عنوان «دوست باجگیران و گناهکاران‌» معروف شد و ثانیاً مسیح می‌خواست بشارت را به شاگردانش تعلیم دهد «دنبال من بیائید تا شما را صیاد مردم گردانم ... همانطوری که پدر مرا فرستاد، من نیز شما را می‌فرستم‌» (متی ۴:‏۱۹ و یوحنا ۲۰:‏۲۱).

۸- سرسپردگی کامل به ارادۀ پدر

عیسی به ایشان گفت‌: «غذای من این است که ارادۀ فرستندۀ خود را به‌جا آورم و کارهای او را انجام دهم ... من از خود نمی‌توانم کاری انجام دهم ... زیرا در پی انجام خواسته‌های خودم نیستم‌، بلکه انجام میل پدری که مرا فرستاده است ... من از آسمان به زمین آمده‌ام نه به‌خاطر آنکه ارادۀ خود را به‌عمل آورم‌، بلکه ارادۀ فرستندۀ خویش را» (یوحنا ۴:‏۳۴، ۵:‏۳۰ و ۶:‏۳۸). ما نباید فکر بکنیم که این کار برای مسیح راحت بود. وقتی ما آن صحنه را در باغ جتسیمانی به یاد می‌آوریم‌، ملاحظه می‌کنیم که انجام دادن ارادۀ پدر چقدر سخت بود «ای پدر اگر ممکن است‌، این پیاله را از من دور کن‌، اما نه به ارادۀ من بلکه به ارادۀ تو» (متی ۲۹:‏۳۶).

اما چطور صورت می‌گیرد؟

از این لحاظ می‌شود گفت که عیسی سرمشق ماست‌. اما این چگونه عملی می‌شود؟ اینجاست که خیلی‌ها اشتباه می‌کنند و با تحت تأثیر زندگی و تعلیم مسیح قرارگرفتن‌، سعی می‌کنند قبل از اینکه تولد تازه بیابند، مثل مسیح رفتار کنند. باید دانست که این غیرممکن است‌. ما به خود مسیح احتیاج داریم و خدا را شکر که مسیح قدرت خودش را به ما می‌دهد تا بتوانیم مطابق نمونۀ او زندگی کنیم‌. فقط بوسیلۀ روح مسیح که در ما ایمانداران ساکن است‌، می‌توانیم یک زندگی خداپسندانه داشته باشیم‌.

به همین دلیل مسیح می‌فرماید: «در من بمانید و من در شما ... شما نمی‌توانید جدا از من کاری انجام دهید» (یوحنا ۱۵:‏۱-۵). و به همین جهت لازم بود که عیسی شاگردان خودش را ترک نماید. کار مسیح به‌عنوان یک انسان محدود بود، چون نمی‌توانست همه جا باشد و با همۀ ایمانداران کار بکند. به همین دلیل مسیح می‌فرماید که رفتن من برای شما بهتر است و وعده می‌دهد که یک همراه دیگر بفرستد که همیشه بماند (یوحنا ۱۶:‏۷ و ۱۴:‏۱۶). چقدر جالب است که غیبت مسیح بعد از صعودش‌، کلید حضور او با شاگردانش بود. روز پنطیکاست‌، روح مسیح یعنی همان روحی که منحصر به زمان و مکان نیست‌، نازل شد تا در همۀ شاگردان ساکن شود. بنابراین روح‌القدس‌، حضور عیسی را در زندگی آنان آشکار می‌کند.

می‌شود گفت که مسیح می‌بایست جسماً از نزدشان برود تا روحاً بطور دائم در هر یکی از آنها بماند. حتی پولس می‌فرماید «هر که روح مسیح را ندارد، از آن او نیست‌» (رومیان ۸:‏۹). و باز هم می‌فرماید «پس همانطور که روزی عیسی مسیح را به‌عنوان خداوند خود پذیرفتید اکنون همیشه در اتحاد با او زندگی کنید» (کولسیان ۲:‏۶). می‌توان اینطور خلاصه نمود که‌: زندگی او سرمشق ماست‌، روح او وسیلۀ ماست‌. یا به قول یک نفر اگر مسیح فقط الگوی شماست‌، ناامید خواهید شد، اما اگر مسیح زندگی شماست‌، شما خودتان یک الگو خواهید بود. شهادت پولس این بود «من به‌وسیلۀ مسیح که مرا تقویت می‌کند به انجام هر کاری قادر هستم‌» (فیلیپیان ۴:‏۱۳).

خدا کند که به‌وسیلۀ همان روح مسیح که در ما ساکن است‌، مثل او رفتار کنیم و در شروع این هزارۀ جدید به دیگران نشان دهیم که همان مسیح که دو هزار سال پیش اینجا بوده‌، هنوز زنده است و از طریق ما کار می‌کند.