جستجو

نمایش 21 - 30 از 46 نتیجه

  • نجات از آرزوی مرگِ یار داستان زندگی منصوره

    من در خانواده‌ایی بسیار مرفع و سرشناس بزرگ شدم و با شخصی ازدواج کردم که بسیار عاشقش بودم و زندگی‌مان در اوج خوشبختی سپری می‌شد. به شوهر و فرزندانم می‌بالیدم و در خوشی و سعادت از بهترین نعمات خداوند برخوردار بودم ...

  • آزادی از بندهای اسارت

    در یک خانواده نیمه مذهبی به دنیا آمدم. از همان دوران کودکی بسیار سرِ ناسازگاری با خانواده و دوستان داشتم. بر این باور بودم که از جانب اطرافیان توجه چندانی به من نمی‌‌شود. هیچ‌‌وقت شرایط را بر وفق مرادم نمی‌‌دیدم. حس زیاده‌‌خواهی مرا آزار می‌‌داد و خلاء عمیقی در خودم احساس می‌‌کردم.

  • داستان زندگی رضا سیاهچالِ شهوت

    روز به روز بیشتر در گناه فرو می‌رفتم و حالت شکستگی و غم و اندوه خیلی عجیبی به من دست داده بود که در نهایت دست به خودکشی زدم و وقتی که چشمانم را باز کردم خودم را در بیمارستان دیدم و قرار بود که مرا به بخش روانی بفرستند.

  • رهایی‌ از بند هروئین‌

    سرگذشت‌ دوران‌ كودكی‌ام‌ برایم‌ بسیار دردناك‌ و غم‌انگیز است‌. عده‌ای‌ از وضع‌ بد خود باخبرند و رنج‌ می‌برند؛ عده‌ای‌ دیگر، از وضع‌ خود بی‌خبرند و تصور می‌كنند ...

  • هدیه‌ای به نام انجیل

    در یک خانواده نه چندان مذهبی در تهران به‌دنیا آمدم. از کودکی علاقه زیادی به ورزش داشتم، به‌طور خاص فوتبال و کشتی، که حتی در سنین نوجوانی به مدارج خوبی هم رسیدم. از همان دوران نوجوانی هم علاقه‌مند به انجام دادن فرایض دینی مثل نماز و روزه و قرآن خواندن بودم. مخصوصاً در ماه‌های رمضان، محرم و صفر این قبیل اعمال مذهبی

  • دانستم که گناه‌کارم برگرفته از داستان زندگی صادق

    در یکی از شهرهای ایران در خانواده‌ای پر جمعیت، متعصب و مذهبی به دنیا آمدم. خاطرات کودکی من به چند کلمه خلاصه می‌شود، فقر، نا‌امنی، کتک.در محله‌ای عاری از فرهنگ و سرشار از شرارت بزرگ شدم. در مدرسه‌ای درس خواندم که جز فریب چیزی نیا‌موختم.

  • از گل و لجن نجاتم داد

    زندگیِ قبل از ایمان من سراسر درد و رنج و سیاهی بود. اگر بخواهم تمام آن وقایع را بر روی کاغذ بیاورم ممکن است چندین کتاب شود ولی این کتاب‌ها حاوی برکتی برای خوانندگان نخواهد بود. بنابراین به ذکر خلاصه‌ای از گذشته‌ام بسنده می‌کنم و بیشتر به کار عظیم خداوند می‌پردازم.

  • پای سخن دوست/۵۲

    تقدیس به‌معنای شبیه خدا شدن از نظر اخلاقی است. تقدیس امری تدریجی است و تا پایان زندگی ما ادامه می‌یابد. فرد مسیحی پس از تولد تازه تبدیل به شخصی کامل و عاری از عیب نمی‌شود. بنیادهای شخصیتی او دچار تغییر نمی‌شود ...

Pages