جستجو
نمایش 161 - 170 از 219 نتیجه
-
مصاحبه با کشیش رافی شاهوردیان
چندی پیش فرصتی پیش آمد تا به ارمنستان بروم و پس از سالها، بار دیگر در جمع خانوادۀ کشیش رافی مهمان باشم. دختر خردسالشان لوسینه که اولین باری که به منزل ایشان رفته بودم با شنیدن اسمم تصور کرده بود من همان "عیسای خداوند" هستم، اکنون خانم متشخصی ...
-
برگرفته از داستان زندگشی علی(تابش عدالت خدا بر روی انتقامجوییهایم
در همان روزها بود که در یک صانحه روح از بدن من جدا شد. اول فکر کردم که خواب میبینم ولی همه چیز عادی بود و بعد دوباره روح به بدنم بازگشت خیلی ترسیده بودم و از آن زمان به بعد باور کردم که زندگی پس از مرگ هم وجود دارد. تصمیم گرفتم که دنیای بعد از مرگم را بخرم
-
شادی در نجات خدا
در یک خانوادۀ متوسط به دنیا آمدم و دوران کودکی را با ناسازگاریها گذراندم و در نوجوانی به اتفاق دوستانم گروهی را تشکیل دادیم به نام "پسران وحشی" و بچهها اسم من را "استاد" گذاشته بودند.از نظر اخلاقی خیلی عصبی بودم طوری که...
-
شکرگزاری، دریچۀ برکات آسمان
شکرگزاری منش و عادت رفتاری است که در گفتار، کردار، افکار، احساسات و شخصیت ما نمود پیدا میکند و همواره به عنوان خصیصهای مثبت مورد ستایش قرار میگیرد.
-
آزادی از بندهای گناه (داستان زندگی علی)
چون عواقب مواد مخدر را در زندگی دوستانام میدیدم از مصرف آن خودداری کردم و در دام اعتیاد گرفتار نشدم. ولی متأسفانه اعتیاد به مسائل دیگری پیدا کردم و آن دیدن فیلمهای ضداخلاقی و جنسی بود که مرا به سمت خودارضایی کشاند. اوایل فکر میکردم که تمام نوجوانان و جوانان با این مسئله درگیر هستند ولی به مرور زمان متوجه شدم که به خودارضایی معتاد شدم.
-
دانستم که گناهکارم برگرفته از داستان زندگی صادق
در یکی از شهرهای ایران در خانوادهای پر جمعیت، متعصب و مذهبی به دنیا آمدم. خاطرات کودکی من به چند کلمه خلاصه میشود، فقر، ناامنی، کتک.در محلهای عاری از فرهنگ و سرشار از شرارت بزرگ شدم. در مدرسهای درس خواندم که جز فریب چیزی نیاموختم.
-
تهمت
وقتی به پادگان برگشتم متوجه شدم که به من تهمت رشوه گرفتن از سربازها را زدند و این در صورتی بود که من هیچ گونه رشوهای از کسی نگرفته بودم ...
-
آرامش حقیقی در مسیح
پدرم بیشتر وقتاش را با دوستانش سپری میکرد و برای ما خیلی کم وقت میگذاشت شاید بهتر باشد بگویم اصلاً وقت نمیگذاشت. حتی گاهی اوقات پدرم کاملاً فراموش میکرد که ما به کدام مدرسه میرویم و در چه مقطعی درس میخوانیم.
-
تأملاتِ روحانی/۲۵
ما در جامعهای بسر میبریم که سعی دارد قرارداد و قانون را در همه عرصههای خویش جای دهد تا به نظامی دست یابد که در آن هر شخص مطابق با توانایی و لیاقت خود پاداش گیرد. در واقع از همان اوان کودکی آموختهایم که توان و شایستگی ما، دستاوردهایمان را رقم خواهد زد.
-
تأملاتِ روحانی/۳۰
چند ماهی است گرفتار غم و اندوهم غربت و دربدری همدم تنهایی منهر شب و روز من اندر غم فردا گذرد نیست یاری که کنم داد ز تنهایی مندور از شهر و دیار، دور از یار و نگار دور از لذت شب در کوچه و تنهایی مندیو غم پشت در خانه من میکوبد من چه ارزان شدهام وای ز تنهایی من