You are here

پرستش در پیشگاه تخت خدا

زمان تقریبی مطالعه:

۴ دقیقه

 سال‌‌ها پیش یکی از دوستان به من اعترافی کرد که باعث جلب توجه بیشتر من به یکی از کتاب‌‌های عهد جدید شد. او که همچون خودم مدت کوتاهی از ایمانش می‌‌گذشت چنین گفت: «کتاب مکاشفه کتاب ترسناک و اسرارآمیزی است». برایم باور این موضوع که کتابی در عهد جدید در ژانر ترسناک به نگارش درآمده باشد غیرقابل باور بود. در طول سال‌‌های ایمانی‌‌ام نکات جالبی در رابطه با محتوای این کتاب می‌‌شنیدم که نشان می‌‌داد کتاب بسیار مورد بحث محافل مختلف کلیسایی است و تفسیرهای مختلفی از آن به نگارش درآمده است. اعدادی مانند ۶۶۶ که به عدد وحش معروف است در عالم سینما دستمایۀ ساخت و تولید فیلم‌‌های ترسناک و دلهره‌‌آور زیادی شده و عدد ۱۴۴ هزار نفر نیز مورد علاقه فرقه‌‌ای کذبه به نام شاهدان یَهْوه است که آن را شمار نجات‌‌یافتگان اصلی گروه خود می‌‌دانند. به‌‌نظر می‌‌رسید که اعداد مرموز، جنگی تمام‌‌‌‌عیار همچون هارمجدون، بلایای نازل شده و همچنین نبرد نیروهای شریر با خدا در قلمروهای آسمانی در این کتاب بسیار بیشتر مورد توجه خوانندگان است. سؤال این است که آیا تأکید اصلی کتاب تماماً چنین موضوعاتی است؟

پس از گذراندن دوره‌‌های الهیاتی دانستم که سبک کتاب مکاشفه سبک زمان‌‌آخر است که در اصطلاح الاهیاتی به سبک "آپوکالیپتیک" معروف است. از خصوصیات چنین سبکی این است که اتفاقاً در زمان‌‌های جفا به نگارش در می‌‌آید تا به خوانندگانی که تحت آزار و اذیت هستند دلگرمی و امید عطا کند تا در جفاها دوام بیاورند. با این اوصاف کمی عجیب است که بپذیریم کتاب مکاشفه به‌‌صورتی به نگارش درآمده که خوانندگانش را در ترس و وحشت فرو برد بلکه در اصل کتابی است پر از امید و تشویق و دلگرمی. این دانسته‌‌ها به ما کمک می‌‌کند که مکاشفه را از زاویه دیگری نگاه کنیم و به همۀ ابعاد آن توجه نشان دهیم.

در همان ابتدای کتاب می‌‌بینیم که یوحنا که شاهد وقایع در کتاب مکاشفه است دری را گشوده پیش روی خود می‌‌بیند و صدایی چون بانگ شیپور که می‌‌گوید: «فراز آی، و من آنچه را بعد از این می‌‌باید واقع شود بر تو خواهم نمود». یوحنا در روح شاهد وقایعی است که ربطی به اعداد سرّی، جنگ‌‌ها، بلایا و نبرد خدا و شریر ندارد بلکه دعوتی است به یک جلسه پرستشی. در این جلسۀ پرستشی، یوحنا شاهد چنین وقایعی است: تخت‌‌نشین را در عظمت و جلال خود دید که به‌‌همراه ۲۴ پیر بر ۲۴ تخت نشسته‌‌اند. از تخت برق آذرخش برمی‌‌خاست و غریو غرش رعد. پیشاپیش تخت، هفت مشعل مشتعل بود و در اطراف تخت چهار موجود زنده بود پوشیده از چشم که هر کدام شش بال داشتند که شبانه‌‌روز بی‌‌وقفه می‌‌گفتند: «قدوس، قدوس، قدوس خداوند خدای قادر مطلق، او که بود و هست و می‌‌آید» صداهای آن ۲۴ پیر که بر خاک می‌‌‌‌افتادند چنین بود که: «ای خداوند خدای ما، تو سزاوار جلال و عزت و قدرتی، زیرا که آفریدگار همه چیز تویی و همه چیز به خواست تو وجود یافت و به خواست تو آفریده شد.»
قبل از اینکه خوانندگان کتاب به رمز مخفی اعداد، جنگ‌‌ها و مصیبت‌‌ها و بلایایی که در راه است فکر کنند، کتاب مکاشفه به‌‌عنوان آخرین کتاب در عهدجدید ما را متوجه مکان دیگری می‌‌کند که همان بر زمین افتادن در حضور خدای تخت‌‌نشین و پرستش اوست. تمرکز ما به‌‌عنوان فرزندان خدا باید بر پرستش، حمد و تمجید خدا باشد. این پرستش است که ما را تربیت و آماده می‌‌کند و از تمرکز کردن بر مشکلات و سختی‌‌‌‌های زمان حال بازمی‌‌دارد. ما مسیحیان باید در این مصیبت‌‌ها به خدای تخت‌‌نشین نگاه کنیم و افکارمان را بر او و بر پرستشی که سزاوارانه شبانه‌‌روز نثار او می‌‌شود متمرکز سازیم.
کتاب مکاشفه به ما می‌‌گوید که در این جهان برای ما رنج و مصیبت خواهد بود ولی نباید ترسید و شهامت را از دست داد زیرا جفا به پایان خواهد رسید و آسمان و زمینی جدید پدیدار خواهد گشت که دیگر هیچ درد و غم و هیچ اشک و ناله‌‌ای در آن نخواهد بود. و باب ۴ نمونه‌‌ای از این سلاح پایداری و امید را بر ما آشکار می‌‌کند: «پرستش و سراییدن نام خدایی که سزاوار جلال و عزت و قدرت است». عدم تمرکز بر پرستش و ستایش الاهی، ما را از نظر روحانی ضعیف و آسیب‌‌پذیر خواهد ساخت و آنجاست که بر شرایط خود، مشکلات، ناکامی‌‌ها و شکست‌‌ها تمرکز خواهیم نمود. چنین نگرشی مقاومت و ایستادگی ما را درهم خواهد شکست.
در این شماره از مجله کلمه بر موضوع پرستش تأکید بیشتری داریم. کلیسای مسیح باید کلیسایی باشد که تمرکز و توجه خود را بر پرستش و ستایش الهی بنهد و نه بر مشکلات و جفاها. بدین صورت کلیسا از قوت آراسته خواهد شد و همچون شاهدی امین باقی خواهد ماند تا روزی که خداوند جلال باز آید.