Search
Displaying 1 - 10 of 22 results
-
عیسی و پادشاهی خدا/۲
یکی از شگفتانگیزترین خدمات عیسی این بود که او کسانی را که در اسارت ارواح پلید بودند آزاد میکرد، مریضان را شفا میبخشید، بر نیروهای طبیعت اِعمال سلطه و قدرت میکرد، و حتی مردگان را زنده مینمود...
-
خدای معجزات
ایلیا، شهادت زنده بودن خداوند است، زنده بودن عیسیمسیح که تمام وعدههایش بلی و آمین است و خداوندی که دعاهای ما را در تنهایی خود میشنود و برای جواب دادن به آن وارد عمل میگردد...
-
آیا میخواهی شفا بیابی؟
«چندی بعد، عیسی برای یکی از اعیاد یهود، به اورشلیم رفت. در اورشلیم، در کنار "دروازۀ گوسفند" حوضی است که در زبان عبرانیان آن را "بیت حِسدا" گویند و پنج ایوان دارد. در آنها گروهی بسیار از علیلان همچون کوران، شلان و مفلوجان میخوابیدند
-
چگونه بر عقدۀ حقارت غالب آییم؟
آلفرد آدلر معتقد است که انسان با حقارت زاده میشود. برای آدلر حقارت نه تنها بخشی از ذات و هستی انسان است بلکه ...
-
آیا عیسی از باکره متولد شد؟
معجزۀ تولد عیسی از باکره، انسانهای بسیاری را در حیرت فرو برده است و در واقع آنها را از پذیرش حقیقت مسیحیت باز داشته است. با این وجود، کتابمقدس اعلام میدارد که ...
-
در دست خود چه داری؟
شعار پدرشوهرم این بود که این چیزهای کوچک بالاخره روزی مورد استفاده قرار خواهند گرفت. در مورد خدا چطور؟ برای او چیزهای کوچک چه ارزشی دارند؟...
-
چرا همه شفا نمییابند؟
ماه گذشته، کلیسای ما در لندن از تجربۀ بسیار سختی گذشت. دختر جوان و تازه ازدواج کردۀ یکی از اعضای خوب کلیسا، بهطرز غافلگیرکننده و دلخراشی درگذشت ...
-
عطایای روح: دیروز و امروز
آیا خدا امروز نیز معجزه میکند؟ آیا او امروز نیز به مردم قدرت برای شفای بیماریها میبخشد؟ آیا امروز نیز کسانی وجود دارند که خدا با آنها مستقیم سخن بگوید و بتوان آنها را نبی نامید؟
-
دوست داشتنی، نه طرد شده
دوستت دارم، تو واقعاً زیبا هستی، چقدر باهوشی، به تو افتخار میکنم، تو بهترین دوست منی و غیره ... عباراتی هستند که هر انسانی دوست دارد هر روز در زندگی خود آنها را بشنود. البته نه فقط آنها را بشنود، بلکه واقعی بودنِ آن را با تمام وجودش حس کند …
-
احساسات در الهیات مسیحی
در نوجوانی به مسیح ایمان آوردم. خانوادهای که در آن زاده و بزرگ شده بودم، بهلحاظ روحی و عاطفی تعریف چندانی نداشت. مادرم به مرض روحی دچار بود و سالی چند بار او را به هزار دردسر، راهی بیمارستان میکردیم ...