Displaying 421 - 430 of 718 results
-
رهایی از ترس
وضعیت روحیِ من نیز روز به روز بدتر میشد و نسبت به خدا تنفر شدیدی پیدا کرده بودم و هر شب قبل از خواب به خدا ناسزا میگفتم چون همیشه احساس میکردم که خدا همه جا مرا تعقیب میکند و...
-
دانستم که گناهکارم برگرفته از داستان زندگی صادق
در یکی از شهرهای ایران در خانوادهای پر جمعیت، متعصب و مذهبی به دنیا آمدم. خاطرات کودکی من به چند کلمه خلاصه میشود، فقر، ناامنی، کتک.در محلهای عاری از فرهنگ و سرشار از شرارت بزرگ شدم. در مدرسهای درس خواندم که جز فریب چیزی نیاموختم.
-
رینهارد بونکه: بزرگترین مبشر آفریقا
در سال ۱۹۷۳ یک مبشر پنطیکاستی آلمانی با اشتیاقی عجیب خود را برای موعظه انجیل در "ماسِرو" در جنوب غربی آفریقا آماده میکرد. نام او "رینهارد بونکه" بود. معمولاً تعداد زیادی به جلسه بشارتی او نمیآمدند. گاهی در یک روز خوب حداکثر پنجاه نفر از جلساتش استقبال میکردند. ولی این بار با دفعات قبلی فرق داشت
-
از غریو جنگ تا نوای آرامش
پدرم بهخاطر جنگ بیماری سختی گرفته بود و در اثر همین بیماری فوت کرد. زمانی که از مرگ پدرم با خبر شدم چند ماهی از آن ماجرا میگذشت و به همین دلیل ضربۀ روحی شدیدی بر من وارد شد. بعد از آن برادرم و پسر عمویم را در جنگ از دست دادم
-
تأملاتِ روحانی/۳۰
چند ماهی است گرفتار غم و اندوهم غربت و دربدری همدم تنهایی منهر شب و روز من اندر غم فردا گذرد نیست یاری که کنم داد ز تنهایی مندور از شهر و دیار، دور از یار و نگار دور از لذت شب در کوچه و تنهایی مندیو غم پشت در خانه من میکوبد من چه ارزان شدهام وای ز تنهایی من
-
نامۀ پولُس رسول به تیتوس
نامۀ پولُس رسول به تیتوس
-
تنشی عجیب
با نگاهی به رویدادهای زمان تولد عیسی، به سلسله وقایع ضد و نقیضی برمیخوریم که به موازات هم در جریانند و بدون شک با تصویری که معمولاً از تولد یک نوزاد در ذهن داریم مغایرت دارند. از یک سو به وقایعی پرجلال …
-
مسیحیت و روانشناسی/۳
در شمارههای پیشین دیدیم که انسان موجود پیچیدهای است. شخصیت او بهگونهای بسیار غامض، تحت تأثیر عوامل وراثتی شکل میگیرد. همچنین دیدیم که دوران کودکی چه تأثیر شگرفی بر این شکلگیری دارد...
-
مسیحیت و احتـرام
چند وقت پیش در روزنامۀ تایمز چاپ انگلیس خبری خواندم که از وضعیت اسفناک ارزشهای اخلاقی در جامعۀ غرب حکایت دارد. در خیابان اصلی محلۀ “کرویدون” واقع در لندن دو مأمور پلیسِ میانسال، دختربچه نوجوانی را میبینند که روی زمین آشغال میاندازد
-
تولدی دوباره
در سال ۱۹۶۰ در یک خانوادۀ مسیحی آشوری بهدنیا آمدم. وضع مالی متوسطی داشتم، اما همیشه از زندگیم راضی بودم ...