Displaying 21 - 30 of 148 results
-
مرا آرامی بخشید
من ۲۶ سال پیش در یک خانواده نه چندان مذهبی و متوسط در تهران به دنیا آمدم ولی با این وجود شخصاً علاقه شدیدی به وجود خدا داشتم و از همان کودکی در پی رابطه با آفریدگار جهان بودم. هر چه که بزرگتر میشدم، آتش درونیام نیز بیشتر قوت میگرفت و سعی میکردم برای سیراب نمودنِ این عطش و اشتیاق درونی اقداماتی انجام دهم
-
مصاحبه با کشیش لئون هایراپتیان/۲
در شمارۀ قبل خواندیم که چگونه کشیش لئون هایراپتیان که اکنون ۹۳ سال دارند در جوانی قلب خود را به مسیح سپردند و وارد خدمت شدند، و اینکه چگونه کلیسای جماعت ربانی در ایران شکل گرفت. نیز کشیش لئون درباره خاطرات خود از زندگی برخی از شهدای گرانقدر کلیسای ایران با ما سخن گفتند
-
پیروی از مسیح بها میخواهد
بچه که بودم هر وقت که در ابتدای سال تحصیلی همکلاسیهای جدید میفهمیدند من مسیحی هستم اکثرشان آهی از ته دل میکشیدند و میگفتند: «خوشبهحالت! نه مجبوری مثل ما نماز بخوانی
-
فراسوی مرزهای پنهان/ حنای پیر
حنا از اولین کسانی بود که عیسی مسیح موعود را دید، ایمان آورد و نجات یافت...
-
تأملاتِ روحانی/۲۶
در عجلۀ دفاع از خود، سکوت تو را در محاکمۀ ناعادلانهات بیادمیآورم.در خودخواهیهای خود، صلیب تو را بیاد میآورم.در غوغا و همهمۀ اطراف خود، آرامش تو را بیاد میآورم.در طمعهاو حسادتهای خود، جای سرنهادن تو را بیاد میآورم.
-
سؤالات گوناگون در مورد ایمان و مذهب
س: سلام. بدون مقدمه میرم سر سوال. اينکه میگن ۱۴ تا معصوم هستند که اصلا گناه نکردند درسته؟ ...
-
رهایی از ترس
وضعیت روحیِ من نیز روز به روز بدتر میشد و نسبت به خدا تنفر شدیدی پیدا کرده بودم و هر شب قبل از خواب به خدا ناسزا میگفتم چون همیشه احساس میکردم که خدا همه جا مرا تعقیب میکند و...
-
آزادی از قید اسارتهای جنسی
انسان، چه مرد و چه زن، علاقۀ شدیدی به تماشای تصاویر جنسی دارد. تنها آمار ارقام مربوط به اینترنت در این باره انسان را انگشتبهدهان میگذارد...
-
مسیحیت و صومعهها
وقتی به تاریخ مسیحیت مینگریم به دورانی برخورد میکنیم که در اقشاری از مسیحیان لزوم کنارهگیری از دنیا و رفتن به خلوت و انزوا بیشتر رواج یافت تا جایی که مکانهایی بهنام صومعه و دیر برای زندگی جمعی اینگونه افراد تأسیس شد.
-
سرگذشت ایمانی پیتر
من در شهر رامالله در سرزمین فلسطین چشم به جهان گشودم. ده سال اول زندگیام را در همین منطقه پر تشنج گذراندم. خانوادهای هفت نفره بودیم و همگی در یک اتاق کوچک زندگی میکردیم. مادرم بر اثر شرایط سخت آن محیط، هفت کودک خود را قبل از زایمان از دست داد و تنها پنج فرزند جان سال بدر بردیم …