Search
Displaying 201 - 210 of 213 results
-
آیا کتاب مقدس کلام خدا است؟
پاسخ ما به این پرسش بیانگر طرز نگرش ما به کتابمقدس، اهمیت آن در زندگی شخصی ما، و در نهایت اثر جاودانی آن در زندگیمان می باشد.
-
رهایی از بند هروئین
سرگذشت دوران كودكی‌ام برایم بسیار دردناك و غم‌انگیز است. عده‌ای از وضع بد خود باخبرند و رنج می‌برند؛ عده‌ای دیگر، از وضع خود بی‌خبرند و تصور می‌كنند ...
-
چرا خدا مرا برکت نمی‌دهد؟
همه ما می‌دانیم که خدا به‌نوعی ما را برکت می‌دهد. همگی ما از نعمتِ حیات برخورداریم و می‌توانیم آزادانه تنفس کنیم. همه ما از آفتاب و بارانی که خدا بر جمیع آدمیان می‌فرستد بهره می‌بریم
-
به یادبود دکتر جان کُلمَن خدمتگزار ایرانیان
دعا برای دیگران قسمت مهمی از زندگی دکتر کلمن بود. او یک ایماندار واقعی بود. ایمانش را نه در حرف، بلکه در عمل نشان می‌داد...
-
کتابمقدس دربارۀ سرزمین اسرائیل چه می‌گوید؟
در کتاب پیدایش می‌خوانیم که خدا به ابراهیم می‌گوید: «سرزمین اور را ترک کن و به سرزمینی که تو را بدان هدایت خواهم کرد، برو». آن سرزمین منطقه‌ای بود ...
-
مصاحبه با کشیش دکتر هرمز شریعت
چهرۀ شاد و خندان کشیش هرمز شریعت را اغلب در شبکۀ ماهوارۀ «محبت» دیده‌ایم و از برنامه‌های غنی ایشان برکت یافته‌ایم. همسر خود بنده یکی از طرفداران پراپاقرص برنامه «کلیسای خانگی» است و بعضی اوقات تلفن‌هایی را که به این برنامه می‌شود
-
مصاحبه با کشیش رافی شاهوردیان
چندی پیش فرصتی پیش آمد تا به ارمنستان بروم و پس از سال‌ها، بار دیگر در جمع خانوادۀ کشیش رافی مهمان باشم. دختر خردسال‌شان لوسینه که اولین باری که به منزل ایشان رفته بودم با شنیدن اسمم تصور کرده بود من همان "عیسای خداوند" هستم، اکنون خانم متشخصی ...
-
صداقت در گفتار و پرهیز از مقابله به مثل!
عیسی شرح می‌دهد که چطور نفرت با ایجاد خشونت، نفرت بیشتری را سبب می‌شود... و همچنین قسم خوردن چیزی نیست جز اعتراف به نادرستی خودمان...
-
آینه‌ای برای نگریستن به خود
برای رسیدن به سعادت واقعی احتیاج به صداقت خالص و یك برخورد واقعی با خود داریم. ما واقعاً كه هستیم؟ از كجا آمده‌ایم و مقصد ما كجاست؟ این سؤالات همیشه هم سؤالات فلسفی نیستند. اینها می‌تواند سؤال افراد معمولی اطراف ما باشد....
-
دیتریش بونهوفر
صبح روز یکشنبه ۸ آوریل ۱۹۴۵ دیتریش بونهوفر در حال اداره یک جلسۀ دعا با دیگر زندانیان در شهر کوچک شونبرگ در آلمان بود. هنگامی که آخرین دعای خود را به پایان رساند دو مرد وارد آن سلول شدند. یکی از آنها او را به نام صدا زد و گفت که باید با آنها برود. بونهوفر از جا برخاست و به‌‌همراه آنان سلول زندان را ترک کرد.