You are here

گفتگویی در مورد تنهایی

زمان تقریبی مطالعه:

۳ دقیقه

 

در مورد موضوعِ تنهایی با افشین لطیف‌زاده گفتگویی داشتیم که در این قسمت از نظرتان خواهد گذشت.

۱) از نظر شما تنهایی به چه معناست و چه عللی می‌تواند داشته باشد؟

همۀ انسان‌ها تشنۀ یک رابطۀ عمیق و پر معنا با همدیگر هستند و هر وقت ما به این هدف نرسیم عمیقاً درون قلبمان یک درد پنهانی خواهیم داشت به عنوانِ مثال من مانند یک رادیو در حال پیام فرستادن به محیطِ اطرافم هستم و شرط گرفتن پیامِ من این است که این امواج را شما بتوانید بگیرید اگر رادیویِ شما نتواند طولِ موجِ مرا بگیرد پیامِ من به شما نخواهد رسید. تنهایی حالتی است که شخص در حالِ فرستادن این پیام‌هاست ولی مثل این است که کسی نیست که این فرکانس‌ها را بگیرد. و به همین خاطر بعد از مدتی شخص فکر می‌کند شاید اشکالی در من است که دیگران پیام‌هایم را نمی‌گیرند. در نتیجه شخص بیشتر در این تنهایی فرو می‌رود.

تنهایی علل مختلفی دارد یکی از علل‌هایش همین پیشرفت تکنولوژی است به عنوان مثال تلویزیون ‌در روابط ما تأثیر مخرب می‌گذارد و به جای اینکه ما با هم صحبت کنیم معطوفِ این جعبه شده‌ایم.

یا حتی من در جایی خواندم که در یک کارخانۀ شیرسازی زمانی که از انسان به عنوان شیردوش استفاده می‌کردند گاوها شیر بیشتری را در مقایسه با زمانی که ماشین‌ها جای انسان‌ها را گرفتند می‌دادند.

یکی از دلایل دیگر تنهایی فردگرایی است و یا موفقیت محوری که در آن افراد به دنبال این هستند که به اهدافِ خودشان برسند و دیگر برای آن‌ها اشخاص و داشتن رابطه مهم نیست و فکر می‌کنند که روابط با همدیگر مانعی است برای رسیدن به اهدافشان. یکی دیگر از دلایل می‌تواند تفکر خود شخص باشد. یک روانشناس معروف مسیحی به اسمِ آقای تورنیه می‌گوید اشخاصی که فکر می‌کنند که همه باید در اختیار آن‌ها باشند و خیلی پر توقع هستند و از همه انتظار دارند این گونه افراد اشخاصی هستند که تنهایی را برای خود خلق می‌کنند.

افراد تنها اکثراً یک سری الگوهای اشتباه دارند به عنوانِ مثال فکر می‌کنند که اگر در جایی به او کم توجه کنند او شخص موفقی نیست.

آگوستین می‌گوید: خدا ما را برای خودش خلق کرده پس تا ما در او قرار نگیریم آرامش نخواهیم گرفت.

پس افرادی که در زندگی‌شان خداوند را ندارند و با او در ارتباط نزدیکی نیستند همیشه جای خالی در زندگی‌شان احساس می‌کنند که با هیچ چیز پر نخواهد شد جزء خداوند.

۲) ما چگونه می‌توانیم به اشخاصی که احساس تنهایی می‌کنند کمک کنیم؟

ما باید اول بدانیم که چه عاملی باعث به وجود آمدن تنهای فرد شده است و از طرف دیگر هر کدام از ما این موضوع را به نوعی تجربه می‌کنیم برای همین این به ما کمک می‌کند که یک حالت پذیرش داشته باشیم و افراد را محکوم نکنیم ولی تنها شنیدن درد افراد هم کافی نیست و باید محیطی حمایت کننده فراهم کنیم.

برای مسیحیان کلیسا باید این نقش را داشته باشد. البته این باور ارزشدار بودن در برابر خداوند هم خیلی مهم است. افرادی که تنها هستند خیلی عزت نفس پایینی دارند و این موضوع که خدا آن‌ها را دوست دارد خیلی می‌تواند برای آن‌ها کمک باشد.

بسیاری از رفتارهای ناهنجار ما می‌تواند به علت نیازهای ارضاء نشدۀ ما باشد.

ولی مهم‌ترین پادزهر تنهایی این است که افراد را متوجۀ این امر کنیم که خداوند آن‌ها را دوست دارد و هیچ وقت آن‌ها را تنها نمی‌گذارد و برای آن‌ها ارزش قائل است.