You are here

شام اتحاد

زمان تقریبی مطالعه:

۸ دقیقه

عشاء ربانی به‌همراه تعمید آب همواره به‌عنوان مهم‌ترین آیین‌های کلیسایی قلمداد می‌شوند. مضامین موجود در این آیین، زیربنای اعتقادی و باورهای بنیادی مسیحیان را در بر می‌گیرد. جالب اینجاست که تاریخ ثابت می‌کند، آیینی که هدف اولیۀ آن ایجاد همدلی، رفاقت و اتحاد با خدا و همدیگر بود، چگونه در گذرگاه تفاسیر مختلف و همچنین راه‌کارهای متفاوت اجرای آن، به عاملی جهت جدایی کلیساها از یکدیگر تبدیل شد. در واقع گسست اتحاد نتیجۀ پرسیدن دو نوع سؤال بود. یکی، سؤالات عملی از جمله، چه کسی باید این مراسم را اجرا کند؟ چه کسی می‌تواند در این آیین شرکت کند؟ چند بار باید عشاء را به‌جا آورد؟ مفهوم شایستگی جهت شرکت در این مراسم چیست؟ و دیگری سؤالات تئوری و یا نظری از جمله، عشاء چیست؟ چرا عیسی آن را بنیان نهاد؟ و در هنگام خوردن نان و نوشیدن شراب چه اتفاقی رخ می‌دهد؟ تاریخ نماینگر آن است که پاسخ‌های متفاوت مسیحیان به پرسش‌های فوق‌الذکر به جدایی مؤمنین به مسیح از یکدیگر انجامید. هدف این مقاله آن است که پس از ذکر اجمالی رویکردها و تفاسیر عام و مختلف مسیحیان پیرامون مسائل فوق، بکوشد تا به درک اندکی از معنا و مفهوم عشاء ربانی آن‌گونه که عیسی مسیح آن را برای شاگردانش به ‌ودیعه نهاد دست یابد.

 

کاوشی پیرامون سؤالات عملی عشاء

به‌جرأت می‌توان گفت کلیساهای مختلف رویکردهای متفاوتی را در پیش می‌گیرند. برای نمونه، شرایط شرکت اشخاص در کلیساهای لوتری، اسقفی و کاتولیک را مقوله‌ای به‌نام "تأیید" (Confirmatin) مشخص می‌کند. حال آنکه برای باپتیست‌ها "تعمید آب" شرط شرکت قلمداد می‌شود. در رابطه با تعداد برگزاری این مراسم نیز نظرات متفاوتی وجود دارد. برخی کلیساها ۳ بار در سال (در ایام عید میلاد، عید قیام و پنطیکاست) این آیین را برگزار می‌کنند و برخی ماهانه (کلیساهای لوتری، باپتیست، پنطیکاستی) و برخی نیز هفتگی (کلیسای برادران و برخی کلیساهای اسقفی). بعضی از کلیساهای کاتولیک این آیین را برای خادمان خود روزانه برگزار می‌کنند. دربارۀ این‌که چه کسی باید این مراسم را برگزار کند نیز اختلاف‌نظر وجود دارد. آنچه که مشخص است آن است که الگوی واحدی در اجرای این مراسم وجود ندارد و عامل جدایی کلیساها بیشتر از آن که به اعتقادات معطوف گردد نتیجۀ عملکرد متفاوت کلیساها در اجرای این مراسم است.

 

کاوشی پیرامون سؤالات نظری عشاء

یکی از مهم‌ترین سؤالاتی که به تفاوت‌های اعتقادی مسیحیان پیرامون آیین عشاء ربانی انجامید آن است که به هنگام خوردن نان و شراب چه اتفاقی رخ می‌دهد؟ به‌عبارت دیگر، برکت شرکت در این آیین را چگونه می‌توان توضیح داد؟ بنا بر شواهد تاریخی، مسیحیان چهار تفسیر مختلف از آن تاکنون به‌دست داده‌اند که به شرح زیر می‌باشند:

۱-‏‏ تبدیل نان و شراب به بدن و خون عیسی مسیح

توماس آکوئیناس که الهیات کاتولیسیزم بسیار وامدار نظرات اوست معتقد است که وقتی نان و شراب با کلمات عیسی که خادم، آن را به‌زبان می‌آورد، تخصیص یافت، تبدیل به بدن و خون عیسی می‌شود. برای آکوئیناس، عشاء تکرار مرگ عیسی است. مسیح دوباره قربانی می‌شود و ما با شرکت در عشاء به‌واقع در بدن و خون عیسی سهیم می‌شویم. این اعتقاد تحت عنوان Transubstantiatin در میان مسیحیان کاتولیک رواج دارد.

۲-‏‏ نان و شراب یادآور مرگ و قیام مسیح

زوئینلگی معتقد است که نان و شراب یادآور قربانی مسیح روی صلیب است. به‌عبارت دیگر، نان و شراب صرفاً کارکردی سمبلیک دارند و به امر دیگری اشاره دارند. هیچ تغییری ماهوی به‌هنگام شرکت در نان و شراب رخ نمی‌دهد. آن‌ها صرفاً تداعی‌کنندۀ واقعۀ بنیادی صلیب‌اند که نجات ما در گرو درک و هضم آن است.

۳-‏‏ نگرش ساکرامنتیال به نان و شراب

اگر در نگرش اول تغییر ماهیت رخ می‌دهد (تبدیل نان و شراب به بدن و خون مسیح) و در نگرش دوم ابعاد سمبلیک نان و شراب تداعی می‌شود (یادآوری مرگ و قیام مسیح)، این نگرش نه قائل به تغییر ماهوی نان و شراب است و نه صرفاً با یادآوری مرگ مسیح مفهوم عشاء را خاتمه می‌دهد.

تأکید این نگرش بر خود مراسم عشاء ربانی است زیرا که در آن عالم مادی و روحانی با هم پیوند می‌خورند. دنیای مادی (نان و شراب) حامل حضور خدا می‌شود. خود مراسم منشاء اثر و عامل ارتباط ما با عیسی مسیح است.

۴-‏‏ ابعاد اجتماعی عشاء

این نگرش معتقدست که این شامل سمبل اتحاد ما با خدا و یکدیگرست. مسیح جان داد تا کلیسایی شکل گیرد که در نتیجۀ تجلی ویژگی‌های شخصیتی صاحب کلیسا، پیغام نجات را به‌گوش جهانیان برساند. شرکت در نان و شراب آزمونی است که در آن میزان محبت خود را نسبت به دیگران بسنجیم و بدین‌سان بدن خداوند را تشخیص دهیم.

پس از این کنکاش اجمالی تاریخی، به بررسی کتاب‌مقدسی مفهوم عشاء ربانی می‌پردازیم.

 

مفهوم عشاء

برای درک مفهوم عشاء باید به پیش زمینۀ تاریخی آن پرداخت. اسرائیلیان در شب پیش از خروج از مصر، در خانه‌های خود شامی را صرف می‌کردند که اجزای آن را نان فطیر، بره و شراب تشکیل می‌داد. در این مراسم سر خانه برای نان فطیر خدا را شکر می‌کرد و بعد برۀ فصح را می‌خوردند. پس از آن، قوم اسرائیل هر ساله به یادگار خروج از مصر، عید فصح را در اورشلیم برگزار می‌کنند. این عید، دومین جشن بزرگ یهود پس از عید خیمه‌ها قلمداد می‌شود. هر ساله اورشلیم پذیرای صدهزار نفر زائر بود که جشن فصح را به‌گونه‌ای برگزار می‌کردند که گویی خود از مصر بیرون آمده بودند. در واقع، شام فصح، نقطۀ آغاز تشکیل هویت اسرائیل در پرتو عملکرد خدا در تاریخ بود. زمان آغاز فصح روز پانزدهم ماه نیسان در تقویم‌نگاری یهود بود و این عید یک هفته به‌طول می‌انجامید. اما عیسی از شاگردان خود می‌خواهد تا یک روز زودتر این شام را تدارک ببینند (یوحنا ۱۹‏:۳۱). شاید شاگردان عیسی نیز متحیر بودند که هدف و مقصود عیسی از تغییر زمان این واقعه بنیادی چیست؟ حال آنکه مسیح هدفی بزرگتر در پی داشت. او نه فقط زمان این شام را عوض کرد، بلکه به آن محتوای جدیدی نیز بخشید.

مسیح به شاگردان خود فرمود که این شام را نه "به یاد فصح" بلکه به "یاد من" بجا آورید (لوقا ۲۲‌:‏‏۱۹). مسیح بذر تشکیل یک هویت تازه را برای شاگردانش پاشید. از این زمان به بعد، خروج از مصر و برۀ قربانی فصح محور تعریف قوم خدا قلمداد نمی‌شد، بلکه خدا خروج دیگری برای قومش تدارک دیده ‌است. خروجی که مؤسس آن عیسی و بره قربانی آن نیز خود عیسی است (یوحنا ۱‌:‏‏۲۹). عیسی در زمانی بر صلیب جان داد که در معبد اسرائیل بره فصح قربانی می‌شد. قوم خدا باید از این به بعد نه با نگاه به واقعه خروج بلکه با نگاه به صلیب خود را تعریف کنند. دیگر هیچ مانع نژادی هم‌چون آنچه که صرفاً برای یهودیان در خروج از مصر رخ داد نمی‌تواند جلوی تجلی این هویت تازه را بگیرد.

بله عزیزان، عشاء ربانی مجالی است که در آن دریابیم همۀ ما نقطۀ آغاز مشترکی داریم. نقطۀ آغازی که در آن مرگ عیسی عامل شکل‌گیری، هویت‌بخشی و تجلی قوم خداست. این شام در وهلۀ اول ما را دعوت می‌کند تا به‌عامل بنیادی پیوندمان در مسیح بیندیشیم. پیوندی که تماماً معطوف به بدن و خون اوست و هیچ ربطی به دستاوردهای بشری ما هر چند با شکوه ندارد. شام اتحاد ما را دعوت می‌کند که به‌خاطر قربانی مسیح به‌هم بپیوندیم.

از سوی دیگر، وقتی که به میهمانی شامی دعوت می‌شویم، هدف ما نه صرفاً استفاده از غذای مهمانی است بلکه می‌خواهیم از مصاحبت صاحب مجلس که شام را برای ما تدارک دیده ‌است نیز تغذیه شویم. شام مجال گفتگویی صمیمانه و پر از شادی با مهماندار است. شام نقطۀ جذاب و گرمابخش این مصاحبت است. بله دوستان، عشاء ربانی در وهلۀ دوم ما را به گفتگویی شادی‌بخش با صاحب مجلس، عیسی مسیح دعوت می‌کند. در این شام، او میزبان و ما میهمانیم. او ما را با لذت خدمت می‌کند و می‌خواهد هرچه دارد و هر چه هست به ما ارزانی دارد. برای پذیرایی از ما، حتی از جان خود نیز نمی‌گذرد. به‌راستی شرکت در این شام چه فرصت مغتنمی است که در آن از گرمای محبت میزبان‌مان مسیح برخوردار شویم.

شاید به‌خود بگوییم که من گناهکار لیاقت شرکت در این ضیافت محبت را ندارم. هنوز به آن درجه از قداست و خلوص نرسیدم تا در آن سهیم شوم. اما دوست عزیز، تنها مانع عدم شرکت، عدم اشتیاق خود شماست. با شادی به آغوش گرم خدا بیا که در آن قربانی گناهان ما مهیاست. یکی از حقایق عجیب پیرامون خدمت مسیح آن است که همیشه بدترین گناهکاران (مطابق معیارهای اجتماعی آن عصر) مجذوب شخصیت او می‌شدند. جاذبۀ مسیح بسیار نیرومندتر از دافعۀ اوست. گناهکاران در حضور او احساس پذیرش می‌کردند. در واقع در حضور او پاک می‌شدند. مسیح امروز نیز همان است. بله دوست عزیز، عشاء ربانی در وهلۀ سوم ما را دعوت می‌کند تا در محبت خدا سهیم شویم.

 

چند نکتۀ پایانی

۱-‏‏ همانگونه که دیدیم پیش زمینۀ عشاء معرف شامی خانوادگی است. آیا نمی‌توان به‌جای برگزاری یک جلسه، عشاء را ضمن صرف شام خورد. شام خداوند در پی آن است که ما دریابیم برادر و خواهر یکدیگر هستیم و یک خانواده‌ایم.

۲-‏‏ شام خداوند معرف عملکردی است جمعی و نه انفرادی: چقدر به‌جاست که در این مراسم به روابط خود با دیگران بیندیشیم. آیا شخصی در کلیسا وجود دارد که نمی‌توانم محبت خدا را برایش خواستار باشم؟ منظور پولس از تشخیص بدن در اول قرنتیان ۱۱ ارزیابی محبت و رابطۀ ما با دیگران است.

۳-‏‏ بکوشیم تا شرکت در این شام برای‌مان عادی نشود و صرفاً تبدیل به مراسمی نگردد. در این راه باید دست به ابتکار عمل زد. مثلاً در حین صرف شام و قبل از شرکت در نان و شراب از خود بپرسیم چقدر برادر و خواهر خود را می‌شناسم؟ با او صحبت کنیم، صحبتی صمیمانه، به دنیای یکدیگر برویم، نیازهای یکدیگر را تشخیص دهیم، برای رفع آن‌ها تلاش کنیم. شام اتحاد ما را دعوت می‌کند هم‌چون مسیح، خود را به دیگران ببخشیم (این است بدن من، این است خون من).

۴-‏‏ شام اتحاد ما را دعوت می‌کند که برادر ضعیف و رنج‌دیدۀ خود را بپذیریم. اگر رنج مسیح به نجات ما انجامید، چرا باید از در بر گرفتن رنج برادر و خواهرمان گریزان باشیم. شام اتحاد ما را دعوت می‌کند که یکدیگر را با دردهای‌مان بپذیریم. از یاد نبریم که با پذیرش خدای رنجبر نجات یافتیم، پس با پذیرش برادر و خواهر رنجور خود، محبت مسیح را منعکس خواهیم کرد.

خداوندا ببخشا که شام اتحاد ما را به تو و یکدیگر نزدیک کند.