Displaying 61 - 70 of 333 results
-
تأملاتِ روحانی/۱۱
انسانها به دو گونهاند: آنهایی که فهمیدهاند خدا دوستشان دارد و آنها که ناامیدانه بدنبال دوستداری هستند
-
Christmas message
کریسمس برای ما چه پیامی دارد؟ در چنین روزهایی مسیحیان در تمام دنیا کریسمس را جشن میگیرند و در آن به شادی و سرور میپردازند. ولی خیلی از این شادیها عمق و معنی خود را از دست دادهاند...
-
تنشی عجیب
با نگاهی به رویدادهای زمان تولد عیسی، به سلسله وقایع ضد و نقیضی برمیخوریم که به موازات هم در جریانند و بدون شک با تصویری که معمولاً از تولد یک نوزاد در ذهن داریم مغایرت دارند. از یک سو به وقایعی پرجلال …
-
پس مثل ایشان مباشید.../۴
فرهنگ دنیا و ضدفرهنگ مسیح درست در نقطه مقابل یکدیگر قرار دارند. عیسی آنانی را که دنیا پست میشمارد، سعادتمند میخواند، و مطرودین دنیا را "خوشابهحال!"
-
دختری تشنۀ خدا
من در یک خانوادۀ مسلمان متولد شدم. خوب بهیاد دارم که در کوچکی مادربزرگم که با ما زندگی میکرد و شخص متدینی بود، هر روز ساعتها به نماز میایستاد و من هم پشت سرِ او میایستادم و نگاهش میکردم ...
-
خلاصهای از شهادت خواهر گرامی آناهید خدابخشیان
از همان دوران کودکی برکت و مسح خاص الهی در زندگی خواهر آناهید وجود داشت و به شهادت والدین و اعضای خانواده، او یک هدیه و نعمت استثنایی و منحصر به فرد الهی برای این خانواده به حساب میآمد...
-
آیا خدا محتاج پرستش ماست؟
یک سؤال دیگر: آیا تابهحال از خود پرسیدهاید که چگونه است که در جلسات پرستشی، برخی چنان غرق در پرستش و راز و نیاز با خدا هستند که اصلاً متوجه گذشت زمان یا وقایع پیرامونشان نمیشوند و انگار در عالم خلسه فرو رفتهاند و اشک از ...
-
نقطۀ کور
من در کودکی به مطالعه داستانهایی که در مجلات مخصوص کودکان چاپ میشد علاقه خاصی داشتم. اغلبِ این داستانها عجیب و غریب و تا حدودی دور از واقعیت بودند، ولی از خواندن آنها لذت غیرقابل وصفی به من دست میداد. مخصوصاً داستانهایی را دوست داشتم که ...
-
آسمان همه جا به یک رنگ است
اول اینکه این ضربالمثل که «آسمان هر جا بروی یک رنگ است» دروغی بیش نیست! آسمان نیلگون و آفتابی ویرجینیا کجا و آسمان همیشه ابریِ انگلیس کجا! اما تفاوت کمابیش در همین حد است. پیش از این نقلمکان، بنده هم مثل خیلیهای دیگر دچار این تصور واهی ...
-
در جستجوی خدابرگرفته از داستان زندگی گیتی )
صمیمیترین دوستانم مرا رها کرده بودند. فکر میکردند که من دیوانه شدهام. حتی بچههایم وقتی که میدیدند که گریه و ناله میکنم و بعد آواز و سرود میخوانم فکر میکردند که من دیوانه شدهام. ولی درست فکر میکردند من حقیقتاً به خاطر پاسخی که به سؤالهایم نداشتم دیوانه شده بودم.