You are here

آشکارشونده‌ای اسرارآمیز

Estimate time of reading:

۳ دقیقه

 زندگی یک مسیحی با درک این حقیقت تکان‌دهنده آغاز می‌گردد که خدای هستی‌بخشِ پر از فیض و رحمت پرده از خود به کناری می‌زند و خود را به مخلوق گناهکار و دردمندِ خویش آشکار می‌سازد. خودآشکارسازیِ خدا فرایندی پیشرونده است که می‌توان خط سیر آن را در کل کتاب‌مقدس تشخیص داد. چه حقیقت هیجان‌انگیز و باشکوهی! با خدایی آشنا می‌شویم که دور از دسترس و غیرفعال نیست که خود را در هاله‌ای از ابهام بپوشاند. گویی خداوندی است گریزان از در حجاب ماندن و مخفی بودن و مشتاق این که آفتاب وجودش با درخشش و بدون هیچ حائلی در میان، چشم‌ها را خیره کند. عهد جدید اوج این خودآشکارسازی را در تولد، مرگ و رستاخیز عیسای مسیح می‌بیند، جایی که کلام انسان می‌شود، پا بر کره خاکی می‌نهد وعاقبت نیز فدای انسان می‌گردد. شاید این حقیقت ما را به لرزه درآورده باشد که حتی نجات و تجربۀ تولد تازه ما نیز ریشه در حقیقت خودآشکارسازی خدا دارد.

اما با وجود آشکار شدن حقایقی که در شخصیت و تعالیم عیسای مسیح و با تأمل در کلام خدا بدان دست می‌یابیم باز کیست که ادعایی چنین کند که دیگر محتاج به گشوده شدن رازی نیست، زیرا همه چیز را به حد کمال درک کرده؟ کیست که توان اعتراف این را داشته باشد که اسراری دیگر پشت پرده نیست که انگیزۀ جدّ و جهد در او بدمد و حس کنجکاوی‌‌‌اش را تحریک نماید؟

مطالعه دقیق کلام خدا و به‌طور خاص کتب حکمتی، بر این امر صحه می‌گذارد که ما همواره با قلمرویی اسرارآمیز و ناگشوده از شخصیت الاهی روبرو هستیم. ما به همۀ پاسخ‌ها دست نیافته‌ایم. خدا با وجود خودآشکارسازی‌اش، تصویر کاملی از آنچه منظور و هدف اوست بر ما آشکار نکرده و در واقع اگر چنین کاری نیز می‌کرد ما قادر به درک این تصویر نبودیم. ایوب و دوستانش بخش‌های زیادی از کتاب ایوب را به پند و اندرزها و اعتراضات خود اختصاص داده‌اند و هر کدام نیز به نوعی مدعیِ احاطۀ دانشی بیشتر در موضوعِ عدالت خدا و وضعیتِ رقّت‌انگیزِ ایوب. اما سناریوی پایان این غمنامه چیست؟ اعتراف ایوب جالب است: «لکن من به آنچه نفهمیدم تکلّم نمودم. به چیزهایی که فوق از عقل من بود و نمی‌دانستم.» پاداشِ دوستان در جانبداری از خدا و محکومیت ایوب چه بود؟ طبق فرمان خدا ایوب مأموریت می‌یابد که برای دوستان همدرد و حکیمش قربانی ‌بگذراند تا خدا از خشم خود در حماقت آنان بگذرد.
به‌نظر می‌رسد که خدای کتاب‌مقدس در عین آشکار شدن و از پرده بیرون فتادن، خواهان حفظ نمودنِ جنبۀ اسرارآمیزش نیز هست. «امور نهان از آنِ یهوه خدای ماست، اما امورِ مکشوف تا ابد از آنِ ما و فرزندان ماست، تا تمام کلمات این رهنمود را به‌جای آوریم» (تثنیه ۲۹:‏۲۹). و شاید این بُعد از شخصیت او برای ما مخلوقات چنین خدایی نگرا‌ن‌کننده و یأس‌آور باشد و فریاد اعتراض‌مان را در آورد که خدایا چرا؟ ولی کسی که ترس خدا در اوست و تشنۀ دستیابی به حکمت آسمانی، وجود چنین بُعدی از شخصیت خدا را نه آزاردهنده، بلکه حتی ضروری می‌یابد. چرا که تاریخ پُرماجرای ما مخلوقاتِ مستعدِ لغزش نشان داده که اگر همه چیز را بدانیم و بر تمامی اسرار الاهی واقف گردیم، چنان غرور و جاه‌طلبی تسخیرمان می‌کند که دیگر هیچ چیز آرام‌مان نمی‌‌کند جز تکیه زدن بر کرسی الاهی. چنانکه حکمت سنتی اسرائیل و جهان خاورمیانۀ باستان نیز تشنۀ جلوس بر چنین جایگاهی بود.
اما اسرارآمیزیِ خدا جنبه‌های مثبت و بناکننده‌ای دارد، زیرا قلمروهای ناشناخته‌ای پیش روی‌مان می‌نهد که هدفش ایجاد یأس و سرخوردگی نیست، بلکه چالشی است بر اینکه زمان‌هایی در زندگی رُخ می‌نماید که تنها راه نفوذ به این قلمروهای پُر رمز و راز در اختیار داشتنِ شاه‌کلیدهایی چون ایمان، اعتماد و فروتنی است. چه عالی است که خدای خالق آسمان و زمین هم از طریق آشکار شدن در جهت خیریّت و نیکویی ما عمل می‌کند و هم از طریق اسرارآمیز ماندنش. آیا به جا نیست که در نیایش‌های‌مان نه تنها خدا را به‌خاطر آنچه بر ما آشکار کرده شکر و سپاس گوییم، بلکه همچنین به‌خاطر آنچه که در پردۀ اسرار خویش مخفی نگه داشته تا آن را در زمان و موقعیت مناسب از پرده برون اندازد؟
تأکیدمان بر این شماره از مجله کلمه موضوع “حکمت” است. احساس کردیم که تا به حال کمتر به این مقولۀ مهم پرداخته‌ایم. حتی بررسی اجمالی موعظه‌ها و تعالیم کلیساهای ایرانی نیز این عدم تمایل به برداشت از چنین گنجینۀ غنی را تا حدودی نشان داده است. شاید مطالب این شماره از مجله تلاشی باشد هر چند اندک در جهت این فقرزدایی و همچنین تشویقی در جهت مطالعه و تأمل بیشتر در کتاب‌های حکمتی که روح‌القدس نیز اجازه داده تا آنها به نگارش در آید و برای تعلیم، تأدیب و اصلاح و تربیت در پارسایی سودمند باشد تا مرد خدا به کمال برای هر کار نیکو تجهیز گردد (دوم تیموتائوس ۳:‏۱۶-‏‏‏‏۱۷).