Search

Displaying 121 - 129 of 129 results

  • دو پادشاه، دو سرنوشت

    در ایام کریسمس به داستان تقابل دو پادشاه برخورد می‌کنیم که شرح آنها در انجیل متی آمده است. دو پادشاهی که در تاریخ روبروی هم ایستاده‌اند. یکی که مخالف کریسمس بود و نمی‌خواست نجات‌دهنده جهان به دنیا آید و دیگری پادشاهی بود که جایی جز آخوری پست و محقر برای به دنیا آمدن نداشت

  • مصاحبه با دکتر مهرداد فاتحی

    دکتر مهرداد فاتحی یکی از واعظین و معلمین برجستۀ کلام خدا در میان ایرانیان مسیحی است و سالیان دراز به تعلیم کتاب‌مقدس و تربیت خادمین خدا اشتغال داشته‌ است. ایشان را به‌جرأت می‌توان یکی از معدود صاحب‌نظران ایرانی در حیطۀ الهیات مسیحی دانست

  • زندگی‌‌نامۀ خواهر شیوا حبیب‌‌زاده

    تقریباً سه ماه پیش خواهر عزیز ایمانی ما شیوا حبیب‌‌زاده پس از ۱۹ سال جنگ با بیماری سرطان در خداوند عیسای مسیح خوابید. بسیاری از افرادی که او را می‌‌شناختند از ایمان، صبر و استقامت و محبت عجیب خواهر شیوا داستان‌‌ها نقل کرده‌‌اند.

  • Christmas message

    کریسمس برای ما چه پیامی دارد؟ در چنین روزهایی مسیحیان در تمام دنیا کریسمس را جشن می‌گیرند و در آن به شادی و سرور می‌پردازند. ولی خیلی از این شادیها عمق و معنی خود را از دست داده‌اند...

  • غُرغُر و شکایت

    غُرغُر و شکایت از آن دسته از بیماری‌های زیرکانۀ زبان است که در نگاه اول کمابیش بی‌آزار یا حداقل کم‌آزار جلوه می‌کند، اما از دامان آن است که تلخی، دلسوزی به‌حال خود، منفی‌بافی، بدبینی، شکاکی، دروغ، ناسپاسی و بسیاری دیگر از ناهنجاری‌های زبان بروز می‌کند ...

  • دیتریش بونهوفر

    صبح روز یکشنبه ۸ آوریل ۱۹۴۵ دیتریش بونهوفر در حال اداره یک جلسۀ دعا با دیگر زندانیان در شهر کوچک شونبرگ در آلمان بود. هنگامی که آخرین دعای خود را به پایان رساند دو مرد وارد آن سلول شدند. یکی از آنها او را به نام صدا زد و گفت که باید با آنها برود. بونهوفر از جا برخاست و به‌‌همراه آنان سلول زندان را ترک کرد.

  • تأملاتِ روحانی‌/۳۱

    زنـــدگی زیبـا شده در نـــام عیسـی مسیـحغنچه‌ها خندان شده در نــام عیســـی مسیح‌آسمـان پرستــاره‌، مـاه تابـــــــان می‌شودتا کــه پیدا شد به عالـــم ور عیســی مسیح

  • مصاحبه با کشیش رافی شاهوردیان

    چندی پیش فرصتی پیش آمد تا به ارمنستان بروم و پس از سال‌ها، بار دیگر در جمع خانوادۀ کشیش رافی مهمان باشم. دختر خردسال‌شان لوسینه که اولین باری که به منزل ایشان رفته بودم با شنیدن اسمم تصور کرده بود من همان "عیسای خداوند" هستم، اکنون خانم متشخصی ...

Pages