Displaying 41 - 50 of 119 results
-
سلطنت بر دوش او خواهد بود
مسیحیان ایرانی سالهاست که در ایّام میلاد سرود میخوانند: «هل تا جهان شادان شود، ربش سُلطان شود!». این سرودۀ آیزاک واتس در قرن هجدهم، در بر دارندۀ حقیقتی است که در تار و پود بابهای اول و دوم متی و لوقا تنیده شده و میتوان گفت مابقی این دو انجیل عبارت است از بسط و آشکار شدن بیشترِ همین حقیقت
-
خداوند از تو چه چیز را میطلبد؟
در این مقاله میخواهیم به این سؤالات پاسخ دهیم: خداوند از ما چه میخواهد؟ از ما چه انتظاراتی دارد؟ طالب چه خصوصیات روحانی میباشد؟...
-
عیسی و پادشاهی خدا/۲
یکی از شگفتانگیزترین خدمات عیسی این بود که او کسانی را که در اسارت ارواح پلید بودند آزاد میکرد، مریضان را شفا میبخشید، بر نیروهای طبیعت اِعمال سلطه و قدرت میکرد، و حتی مردگان را زنده مینمود...
-
تأملاتِ روحانی/۲۵
ما در جامعهای بسر میبریم که سعی دارد قرارداد و قانون را در همه عرصههای خویش جای دهد تا به نظامی دست یابد که در آن هر شخص مطابق با توانایی و لیاقت خود پاداش گیرد. در واقع از همان اوان کودکی آموختهایم که توان و شایستگی ما، دستاوردهایمان را رقم خواهد زد.
-
چه فضیلت دارید؟
بدی کردن در مقابل نیکی کاری است شیطانی، نیکی کردن در مقابل نیکی کاری است انسانی، نیکی کردن در مقابل بدی کاری است الهی...
-
ایوب: واکنش در قبال درد و رنج
چرا برای افراد خوب، اتفاقات بد پیش میآید؟ ایوب نیز در مواجهه با درد و رنج، همان سئوالاتی را مطرح میکند که همه ما میپرسیم: چرا من؟
-
صداقت در گفتار و پرهیز از مقابله به مثل!
عیسی شرح میدهد که چطور نفرت با ایجاد خشونت، نفرت بیشتری را سبب میشود... و همچنین قسم خوردن چیزی نیست جز اعتراف به نادرستی خودمان...
-
دگرگونی تازه
بار دیگر بهار فرا میرسد و پارسیان آمادۀ تهیۀ مقدمات جشن عید نوروز میشوند، جشنی که با دگرگونی طبیعت همراه است، طبیعتی که شکل تازهای بهخود میگیرد. برای آنانی که از نیروی تفکر و اندیشۀ قوی برخوردارند …
-
آیا همگان در ملکوت یکسان خواهند بود؟
به نظر شما خوششانسترین شخص در انجیل کیست؟ پطرس، که عیسی او را صخره خواند و گفت کلیسای خود را بر او بنا خواهد کرد؟ یوحنا، شاگرد محبوب که سر بر شانۀ خداوند مینهاد؟ یا شاید ایلعازر که با اینکه مرده بود، بهخاطر دوستی خواهرانش با عیسی از
-
گفتگویی در مورد کینه و انتقامجویی
بعضی وقتها فکر میکنیم که خداوند را با کارهای خوبمان و صدقه دادن راضی نگاه میداریم و این کارها را مرهمی بر روی عذاب وجدانمان میدانیم،ولی باز زندگی ما عوض نمیشود و هیچ آرامشی نداریم. چرا؟ما چطور میتوانیم به این افراد که وجودشان پر از کینه و انتقام است، کمک کنیم؟