Search

Displaying 11 - 20 of 152 results

  • بنفشه‌های بهاری/۲

    دختری هراسان در جنگلی در حال دویدن است. در دل تاریک شب ناگهان با مرد ناشناسی روبرو می‌گردد که می‌خواهد او را متوقف کند. دخترک ابتدا نمی‌پذیرد، اما ...

  • دعای حقیقی‌

    زندگی پرمشغله و دشوار امروزی‌، ما را نسبت به صدای خدا ناشنوا کرده است‌؛ نتیجۀ این ناشنوایی چیزی جز نااطاعتی نیست‌....

  • تأملاتِ روحانی/۲۱

    زندگی روحانی عطیه روح‌القدس است‌؛ اما این به آن معنی نیست که ما باید منفعل منتظر بمانیم تا این عطیه به ما داده شود. عیسی فرمود که ملکوت خدا را بطلبیم‌. طلبیدن نه فقط مستلزم اشتیاقی جدی است‌، بلکه تصمیمی راسخ را نیز ایجاب می‌کند. زندگی روحانی بدون انضباط غیرممکن است.

  • تأملاتِ روحانی

    در زمان‌های‌ قدیم‌، در شهری‌ دو نقاش‌ زندگی‌ می‌کردند. هر دو آنها در کار خود استاد بودند. یک‌ روز پادشاه‌ تصمیم‌ گرفت‌ که‌ مسابقه‌ای‌ ترتیب‌ دهد و یکی‌ از آن‌ دو را به‌عنوان‌ بهترین‌ نقاش‌ معرفی‌ کند.

  • ردّ پا

    خواب بودم‌، به خواب می‌دیدم‌‌‌: بیابان زندگی گذشته‌ام را، که از جلو چشمانم‌، چون پردۀ سینما می‌گذشت‌...

  • درک تولد تازه

    از خودم تنفر داشتم و به همین دلیل با تیغ و شیشه بدنم را پاره پاره می‌کردم و خودم را آزار می‌دادم تا شاید کمی روحم آرامی بیابد. از لحاظ روحی تحت فشار عجیبی بودم. ولی هیچ چیزی پیدا نمی‌کردم که مرا آرام کند. نه مصرف مواد مخدر، نه مواد الکلی و نه زنا هیچ کدام مرا آرام نمی‌کرد.

  • یافتن خانوادۀ الهی

    تمام شهر ما با خاک یکسان شده بود و نمی‌دانستم که خانواده‌ام زنده هستند یا نه. احساس ناامنی و آوارگی شدیدی داشتم. بعد از آن مجبور شدم که

  • بحثی پیرامون ازدواج‌/۲

    در شماره قبلی قسمت اول بحثی پیرامون ازدواج را به چاپ رساندیم که در این شماره قسمت دوم آن را تقدیم می‌داریم‌. این مقاله توسط یکی از خادمین کلیسای ایرانی به دست ما رسیده است.

  • رد پا

    خواب بودم‌، به خواب می‌دیدم:بیابان زندگی گذشته‌ام را،که از جلو چشمانم‌، چون پردۀ سینما،می‌گذشت‌.همه جا اثر قدم‌های او،پابه‌پای ردّ پاهای من‌،که بر روی شن‌های گذشت زمان‌،همراهم قدم زده بود،پیدا بود.

Pages