You are here

بردگـی روحانـی

Estimate time of reading:

۹ دقیقه

در شماره قبلی "کلمه" مقاله‌ای عالی در مورد فیلم جدیدی به‌نام «فیض عظیم» به چاپ رسید. این فیلم که به‌مناسبت دویستمین سالگرد لغو قانون برده‌داری ساخته شده است، نشان می‌دهد که چطور یک ایماندار مسیحی به‌نام ویلیام ویلبرفورث پس از زحمات فراوان بالاخره موفق شد کاری کند که در نهایت به برچیده شدنِ نظام برده‌داری در انگلیس انجامید. در این فیلم ویلبرفورث با صدای بلند می‌گوید: «خدا ما را برابر ساخته است» - حقیقتی که کلام خدا نیز بر آن مهر تأیید می‌زند: «نزد خدا هیچ کس را بر دیگری برتری نیست» (افسسیان ۶:‏۹).

اما ببینیم کلام خدا براستی در مورد بردگی چه می‌گوید و این موضوع چه ربطی به ما دارد؟ البته باید توجه داشت که کتاب‌مقدس به‌طور کلی چندان برضد نظام بردگی صحبت نمی‌کند زیرا موضوع بردگی هم در زمان عهد‌عتیق و هم در عهدجدید یک رسم پذیرفته شده بود و از لحاظ اقتصادی و اجتماعی درست همان نقشی را داشت که امروزه بین کارفرما و کارگر وجود دارد. به همین جهت عهدجدید بیشتر به ما می‌گوید که غلامان و اربابان چطور باید با هم رفتار کنند. به‌عنوان مثال می‌خوانیم که «ای غلامان اربابان زمینی خود را با احترام و ترس و با اخلاص قلبی اطاعت کنید چنانکه گویی از مسیح اطاعت می‌کنید... و شما ای اربابان، با غلامان خود همین‌گونه رفتار کنید و از تهدیدشان دست بردارید، زیرا می‌دانید او که هم ارباب ایشان است و هم ارباب شما، در آسمان است، و نزد او کسی را بر دیگری برتری نیست» (افسسیان ۶:‏۵-۹ همچنین کولسیان ۳:‏۲۲-۴:‏۱، تیتس ۲:‏۹-۱۰ و اول پطرس ۲:‏۱۸).

حتی پولس می‌فرماید: «باری، هرکس آنگونه زندگی کند که خداوند برای او در نظر گرفته و خدا او را بدان فراخوانده است. این اصلی است که من در همه کلیساها بدان حکم می‌کنم... هر کس در هر وضعی که فراخوانده شده باقی بماند. آیا زمانی که فراخوانده شدی، غلام بودی؟ تو را باکی نباشد. اما اگر می‌توانی آزادی خود را بدست آوری، فرصت را از دست مده. زیرا آنکه در غلامی از سوی خداوند فراخوانده شده است، آزادِ خداوند است؛ و نیز آنکه در آزادی فراخوانده شده است، غلام مسیح است. به بهای گران خریده شده‌اید، پس غلام انسان‌ها مشوید. بنابراین، ای برادران، هر کس در هر وضعی که فراخوانده شده است، در همان وضع در حضور خدا باقی بماند» (اول قرنتیان ۷:‏۱۷ و ۲۰-۲۴).

حالا چرا پولس می‌گوید «هر کس در هر وضعی که فراخوانده شده باقی بماند» (آیه ۲۰ و نیز آیات ۱۷ و ۲۴)؟ چرا می‌نویسد «آیا زمانی که فراخوانده شدی، غلام بودی؟ تو را باکی نباشد.» (آیه ۲۱)؟ پاسخ را باید در این واقعیت جست که نوعی بردگی وجود دارد که از بردگیِ انسانی بدتر است و به قطع رابطه انسان با خدا و طبیعت گناه‌آلود درون انسان مربوط می‌شود. به همین جهت خدا در وهلۀ اول می‌خواهد به این مسئله رسیدگی کند. در انجیل می‌بینیم که یهودیان در زمان ظهور عیسی زیر فشار و ظلم و ستم زندگی می‌کردند و فکر می‌کردند اگر مسیح بیاید از حُکامِ ظالمِ آن زمان آزاد خواهند شد و استقلال پیدا خواهند کرد. بنابراین وقتی مسیح مصلوب شد بسیاری از پیروان او مأیوس و نومید شدند و با خود گفتند: «ما امید داشتیم او همان کسی باشد که می‌بایست اسرائیل را رهایی بخشد» (لوقا ۲۴:‏۲۰). اما ای کاش این مریدان مسیح می‌دانستند که مسیح واقعاً به فکر مشکلِ ظلم و بردگی هست، ولی چون این معضل ریشه در گناه و گسسته شدنِ رابطه با خدا دارد، لازم است که او نخست خود را به‌عنوان قربانی کامل فدا سازد تا آمرزش گناهان برای همه فراهم شود (لوقا ۲۴:‏۴۶-۴۷). پس خدا در وهله اول می‌خواهد ما را از ظلم و اسارتِ گناه آزاد کند و اگر این تغییرات درونی اتفاق بیفتد، به یک معنا چندان مهم نیست که ما از نظر جامعه غلام محسوب ‌شویم یا آزاد. به‌عبارت دیگر، آزادی واقعی ما به چگونگی رابطۀ ما با خدا بستگی دارد.

اما چه انگیزه‌ای باعث خواهد شد که با چنین طرز فکری زندگی کنیم؟ آیا استدلال پولس در اول قرنتیان ۷ صحیح و منطقی است؟ برای یافتن پاسخ، بیایید به همین چند آیه در اول قرنتیان ۷:‏۱۷ و ۲۰-۲۴ رجوع کنیم. در این قسمت، سه حقیقت مهم وجود دارد که دیدگاه کتاب‌مقدس در مورد موضوع بردگی را روشن می‌سازد:

۱- ما آزادشدگان خداوند هستیم

«زیرا آنکه در غلامی از سوی خدا فراخوانده شده است، آزادِ خداوند است» (آیه ۲۲). مسیح می‌فرماید: «حقیقت را خواهید شناخت و حقیقت شما را آزاد خواهد کرد... پس اگر پسر شما را آزاد کند، براستی آزاد خواهید بود» (یوحنا ۸:‏۳۲ و ۳۶). پولس بر این حقیقت تأیید می‌ورزد که «دیگر نه یهودی معنی دارد نه یونانی، نه غلام و نه آزاد، نه مرد و نه زن، زیرا شما همگی در مسیح عیسی یکی هستید» (غلاطیان ۳:‏۲۸). «مسیح ما را آزاد کرد تا آزاد باشیم. پس استوار بایستید و خود را بار دیگر گرفتار یوغ بندگی مسازید» (غلاطیان ۵:‏۱). حالا ببینیم مسیح ما را از چه چیزهایی آزاد کرده است:

الف- اعمال، یعنی از لعنت شریعت

«زیرا آنان که بر انجام شریعت تکیه دارند، همگی دچار لعنت‌اند» (غلاطیان ۳:‏۱۰). به‌عبارت دیگر، کسانی که می‌‌خواهند از طریقِ حفظ دستورات الهی نجات پیدا کنند زیر لعنت خدا قرار دارند. کلام خدا می‌گوید: «واضح است که هیچ کس به‌واسطۀ شریعت نزد خدا پارسا شمرده نمی‌شود» (غلاطیان ۳:‏۱۱). بنابراین هیچ کس نزد خدا با تکیه بر اعمال نیکی که انجام داده است عادل شمرده نخواهد شد. بلکه برعکس، شریعت ما را محکوم می‌کند چون کارش این است که انسان را با گناه خود روبرو سازد (رومیان ۳:‏۲۰). هیچ کس به اندازه کافی خوب نیست که مورد قبول خدای قدوس قرار گیرد، بلکه همه زیر محکومیت به‌سر می‌برند. ولی ما خدا را شکر می‌کنیم که مسیح ما را از این لعنت و محکومیت آزاد ساخته است: «مسیح بجای ما لعن شد و اینگونه بهای آزادی ما را از لعنت شریعت پرداخت» (غلاطیان ۳:‏۱۳). وقتی این موضوع برای پولس آشکار شد می‌نویسد: «من دیگر به نیکیِ خود که از انجام مقرراتِ شریعت عاید می‌شود متکی نیستم، بلکه به‌وسیلۀ ایمان به مسیح دارای پارسایی شده‌ام» (فیلیپیان ۳:‏۹). ایمان نجات‌بخش عبارت است از اینکه برای نجاتِ از گناه و عواقبِ آن فقط و فقط به مسیح اعتماد و توکل کنیم، و نه به کارهایی که خودمان برای راضی کردنِ خدا انجام می‌دهیم. به همین خاطر است که رسولان با شادی اعلام می‌‌کردند: «شما باید بدانید که هر کس به او ایمان آورد از تمام گناهانی که شریعت موسی نتوانست او را آزاد نماید، آزاد خواهد شد» (اعمال ۱۳:‏۳۹).

ب- گناه

«مسیح جان خود را در راه ما داد تا ما را از هرگونه شرارت آزاد سازد» (تیتس ۲:‏۱۴). «او ما را دوست دارد و با خون خود ما را از گناهان‌مان آزاد گردانید» (مکاشفه ۱:‏۵). یکی دیگر از نتایج کار مسیح این است که ما دیگر بردۀ گناه نیستیم، بلکه از محکومیت و قدرت گناه آزاد شده‌ایم. بنابراین حتی یک برده نیز می‌تواند از چنین آزادی‌ای بهره‌مند شود.

ج- ترس از مرگ

«مسیح انسان گردید تا به‌وسیلۀ مرگ خود ابلیس را که بر مرگ قدرت دارد نابود سازد و آن کسانی را که به سبب ترس از مرگ تمام عمر در بردگی بسر برده‌اند آزاد سازد» (عبرانیان ۲:‏۱۴-۱۵). در حقیقت این آزادی یکی از زیباترین برکات مسیحیت واقعی است. ما دیگر از مرگ نمی‌ترسیم چون می‌دانیم که پس از مرگ به کجا می‌رویم!

ما آزادشدگان خداوند هستیم. مسیح می‌فرماید: «دیگر شما را بنده نمی‌خوانم زیرا بنده از کارهای اربابش آگاهی ندارد. بلکه شما را دوست خود می‌خوانم، زیرا هرآنچه از پدر شنیده‌ام، شما را از آن آگاه ساخته‌ام» (یوحنا ۱۵:‏۱۵). یا به‌قول پولس: «بدین سان دیگر غلام نیستی، بلکه پسری» (غلاطیان ۴:‏۷). پس حتی اگر از نظر این دنیا "غلام" باشیم، در خداوند آزاد هستیم.

۲- ما غلامان خداوند هستیم

اما دلیل دوم که چرا پولس می‌گوید در هر وضعی که فراخوانده شده‌ایم باقی بمانیم، درست برعکس دلیل اول است: «و آنکه در آزادی فراخوانده شده است غلام مسیح است» (آیه ۲۲). ما در درجه نخست بندگان مسیح هستیم. واژه "غلام" که در اینجا بکار برده ‌شده است، در زبان اصلی یونانی علاوه بر غلام، به معنی خادم نیز هست. پولس نیز همچون بسیاری دیگر از رسولان معمولاً وقتی می‌خواهد نامه‌ای بنویسد، در ابتدای نامه خود را این‌طور معرفی می‌کند: «از پولس، غلام مسیح عیسی» (رومیان ۱:‏۱).

اما ما مسیحیان بندگان اطاعت و پارسایی (رومیان ۶:‏۱۶-۱۸) و نیز بندگان و بردگان خدا (رومیان ۶:‏۲۲) هم هستیم. پطرس می‌نویسد: «همچون آزادگان زندگی کنید اما آزادی خود را پوششی برای شرارت مسازید، بلکه چون غلامان خدا زندگی کنید» (اول پطرس ۲:‏۱۶). به‌همین دلیل مسیح بارها در تعالیمش اشاره می‌کند که به غلامان امین و دانا احتیاج دارد (متی ۲۴ و ۲۵). او از ما انتظار دارد که مطیع و فرمانبردارِ او باشیم و پیوسته او را خدمت نماییم. حتی به ما می‌گوید: «شما نیز چون آنچه به شما فرمان داده شده است به‌جای آوردید، بگویید: "خدمتگزارانی نالایقیم و تنها انجام‌وظیفه کرده‌ایم"» (لوقا ۱۷:‏۱۰). سوم، ما مسیحیان بردگان همه هستیم. پولس می‌فرماید: «زیرا با اینکه از همه آزادم، خود را غلام همه ساخته‌ام تا عده‌ای بیشتر را دریابم» (اول قرنتیان ۹:‏۱۹). همانطور که مسیح به‌عنوان "دوست گناهکاران و باجگیران" شناخته شد، ما را هم می‌فرستد تا غلام همه باشیم و از این طریق خبر خوش نجات را به گوش همگان برسانیم. جالب است که مطابق قانون عهدعتیق درباره بردگان، اربابان می‌بایست در سال هفتم غلامان را آزاد می‌کردند. ولی بعضی از برده‌‌ها نمی‌خواستند آزاد شوند، و کتاب‌مقدس درباره این‌گونه افراد چنین می‌گوید: «اگر به تو گوید از نزد تو بیرون نمی‌روم چونکه تو را و خاندان تو را دوست دارد و او را نزد تو خوش گذشته باشد، آنگاه درفشی گرفته، گوشش را با آن به در بدوز تا تو را غلام ابدی باشد، و با کنیز خود نیز چنین عمل نما» (تثنیه ۱۵:‏۱۶-۱۷، همچنین خروج ۲۱:‏۱-۶). خدا می‌خواهد از لحاظ روحانی گوشِ ما را بگیرد و سوراخ کند تا برای همیشه غلامان او باشیم.

۳- ما به بهای گران خریده شده‌ایم

«به بهای گران خریده شده‌اید، پس غلام انسان‌ها مشوید» (آیه ۲۳). چرا خدا می‌خواهد گوش ما را سوراخ کند؟ چون ما متعلق به او هستیم. کتاب‌مقدس می‌گوید: «آیا نمی‌دانید که بدن‌های شما معبد روح‌القدس است که در شماست و آن را از خدا یافته‌اید، و دیگر از آنِ خود نیستید؟ به بهای گران خریده شده‌اید، پس خدا را در بدن خود تجلیل کنید» (اول قرنتیان ۶:‏۱۹-۲۰). همان خدا که ما را آزاد کرده است، ما را غلامان خود نیز گردانیده است. او ما را به‌وسیله خون مسیح بازخرید کرده است، بنابراین دیگر فرق نمی‌کند که از نظر جامعه آزاد محسوب می‌شویم یا غلام. اگر واقعاً خودمان را به او بسپاریم، دیگر برای‌مان مهم نیست که دنیا ما را در زمرۀ غلامان می‌داند یا جزو افراد آزاد. مهم این است که می‌دانیم خدا ما را آزاد کرده است و اکنون این افتخار را داریم که برای همیشه غلام او باشیم. پولس این مفهومِ بردگی روحانی‌ را خلاصه‌وار به این صورت بیان می‌کند: «زیرا همه چیز متعلق به شماست... خواه دنیا، خواه زندگی، خواه مرگ، خواه زمان حال و خواه زمان آینده، همه و همه از آنِ شماست و شما از آن مسیح‌اید و مسیح از آنِ خداست» (اول قرنتیان ۳:‏۲۱-۲۳). یکی از نتایج پذیرفتن این حقیقت، قناعت است. به همین خاطر است که پولس به کلیسای فیلیپیان می‌نویسد: «آموخته‌ام که در هر حال قانع باشم. معنی نیازمند بودن را می‌دانم، نیز معنی زندگی در وفور نعمت را. در هر وضع و حالی، رمز زیستن در سیری و گرسنگی، و بی‌نیازی و نیازمندی را فرا گرفته‌ام» (۴:‏۱۱-۱۲).

آری، خدا ما را دعوت می‌کند که داوطلبانه با گوش‌های سوراخ‌کرده، در همان وضعی که فراخوانده شده‌ایم باقی بمانیم و به‌عنوان بردگان او و کسانی که به بهای گران خریده شده‌ایم، او را خدمت کنیم. این است معنای بردگی روحانی - بردگی‌ای که برخلاف بردگیِ دنیا، آزادی و قناعت‌ به‌همراه دارد!