You are here

روزۀ پسندیدۀ خدا چیست؟

Estimate time of reading:

۱۴ دقیقه

 

 

مقدمه

«اینک شما در روز روزه خویش خوشی خود را می‌یابید» اشعیا ۵۸:۳‏

یکی از اولین خاطرات من در مورد روزه، مربوط به دوران نوجوانی می‌باشد. در یکی از روزهای گرم تابستان سوار اتوبوس شرکت واحد شدم. به‌دلیل نبودن جای خالی خودم را راضی کردم که روی یکی از صندلی‌های آخر اتوبوس که معمولاً گرم‌تر از هر جای دیگر بود، بنشینم. ماه رمضان بود و با وجود اینکه هنوز وقت زیادی به ساعت افطار مانده بود مردم بی‌قرار به‌نظر می‌رسیدند. پسرکی که مشغول خوردن تکه‌ای نان بربری بود با دیدن نگاه‌های سنگین مسافرین پشت سرش برمی‌گشت و در پناه مادر به خوردن ادامه می‌داد. با خود فکر می‌کردم اگر می‌توانست، فریاد می‌زد که «باور کنید من هنوز خیلی کوچکم!» ایستگاه بعدی، مسافرین تازه‌ای از در جلو سوار اتوبوس شدند و در آن بین خانم زنبیل به‌دست نسبتاً پیری هم به چشم می‌خورد. اتوبوس هنوز راه نیفتاده بود، که خانم پیر با صدایی بلند سرنشینان اتوبوس را مورد سرزنش قرار داده و گفت: «خجالت نمی‌کشن! من پیر با زبان روزه باید سرپا باشم و این نر...ها همین طوری نشستن!» چند نفری از همان جلو دستپاچه از جا بلند شدند که تا هنوز آبروریزی نشده قائله را ختم کنند. آن روز از خودم پرسیدم واقعاً دلیل روزه گرفتن چیست و روزه برای کیست؟ جان وسلی واعظ معروف می‌گوید: «برخی روزه را حتی بالاتر از کلام خدا و عقل جای داده‌اند؛ و برخی دیگر به کلی آن را نادیده گرفته‌اند».

در فرهنگ امروز و با وجود رستوران‌های گوناگون و آشنایی هر روزه با محصولات غذایی جدید، سخن گفتن از روزه خیلی بی‌جا و قدیمی جلوه می‌کند. برای برخی با استناد از آیۀ زیر روزه و سوءتغذیه هم معنی هستند، «زیرا هرگز کسی از بدن خود نفرت ندارد، بلکه به آن خوراک می‌دهد و از آن نگاهداری می‌کند» (افسسیان ۵:‏‏۲۹). عده‌ای هم عکس‌العملی حاکی از تعجب نشان می‌دهند که گویی روزه مسئله‌ای جزمی و فاقد اعتدال کتاب‌مقدسی است.

به‌راستی ریشه این طرز تفکر در کجا نهفته است؟

با انحراف از واقعیت معنوی و باطنی ایمان مسیحی در دوران پس از رسولان و خصوصاً در قرون وسطی، روزه نیز به‌صورت یکی از اشکال ریاضت درآمد. و پیش‌بینی پولس دربارۀ کسانی که «صورتِ ظاهر دینداری دارند لیکن منکر قدرت آن هستند» درست از کار درآمد (دوم تیموتائوس ۳:‏۵).

با ظهور اصلاحات، تاریخ مسیحیت شاهد انقلابی در عرصۀ ریاضت‌کشی و هر آنچه از آن قِسم به‌شمار می‌رفت، شد. کلیسا هنوز از عواقب چنین عکس‌العمل شدیدی رنج می‌برد و به‌سختی در مسیر احیای ایمان متعادل مسیحی در دورۀ عهدجدید گام برمی‌دارد. در کتاب‌مقدس و تاریخ کلیسا به افراد نامی بسیاری برمی‌خوریم که روزه قسمت مهمی از زندگی روحانی آن‌ها را تشکیل می‌داد.

معنا و مبدا‌ء پیدایش روزه

روزه منحصراً آئین مذهبی مسیحی نبوده و در همۀ ادیان بزرگ جهان و حتی ادیان بدوی نیز یافت می‌شود. افلاطون، سقراط و ارسطو همگی روزه می‌گرفتند. بقراط، پدر علم پزشکی مدرن نیز به مزایای روزه اذعان داشته است.

در کتاب‌مقدس، روزه پرهیز از غذا به منظور اهداف روحانی و به‌عنوان یک عبادت فردی و یا عمومی مطرح شده است. ممکن است با بررسی اشکال دیگر انکار نفس به تعریف عمیق‌تر و وسیع‌تری از روزه برسیم. در این صورت روزه تنها شامل خودداری از خوردن و آشامیدن نیست بلکه پرهیز از هر آنچه در رابطه و مشارکت ما با خداوند تأثیر می‌گذارد است. اما در نهایت معنی اولیۀ روزه، پرهیز از غذا خوردن می‌باشد. زیرا پرهیزگاری به‌طور کلی، طبیعت زندگی مسیحی است. معنای عادی روزه در کتاب‌مقدس پرهیز از هر نوع غذا اعم از جامد و مایع است و پرهیز از آب را دربر نمی‌گیرد.

روزه عمومی

اگر چه روزه امری شخصی است و معمولاً مربوط به رابطۀ شخصی ما با خداست اما در کتاب‌مقدس به روزهای خاص روزه برای عموم نیز برمی‌خوریم. روزۀ روز کفاره (لاویان ۲۳:‏۲۷) تنها روزی بود که در شریعت موسی معین شده بود. در گاه‌شمار یهودی این تاریخ، روزی بود که مردم در آن برای کفارۀ گناهان خویش ماتم می‌گرفتند. تدریجاً روزهای دیگری نیز به این تعداد اضافه شد چنانکه در زکریا ۸:‏۱۹ به چهار روز دیگر در طول سال اشاره می‌شود که یهودیان پس از دوران اسارت و تا زمان مسیح آن را نگاه می‌داشتند. امروزه در بین یهودیان بیست روز از سال روزۀ عمومی برقرار است.

در شرایط اضطراری رهبران اجتماع، با بحرانی دیدن شرایط اعلام روزۀ عمومی می‌کردند (یوئیل ۲:‏۱۵ و دوم تواریخ ۲۰:‏۱-۴) که در همۀ موارد با تفقد و عمل نجات‌بخش خدا همراه بوده است (داوران ۲۰:‏۲۶ و اول سموئیل ۱۴:۲۴ و اول سموئیل ۷‏:۶). پادشاهان انگلستان با الهام از این الگوی کتاب‌مقدسی زمانی که کشورشان را حمله فرانسویان تهدید می‌کرد و یا در جنگ جهانی دوم اعلام دعا و روزۀ عمومی کردند.

به‌جا است که ما نیز در پاسخ به شرایط و بحران‌های امروزی از این سنت کتاب‌مقدسی پیروی کرده و با اعلام روزۀ عمومی خدا را به میدان بکشیم (دوم تواریخ ۷:۱۴). ممکن است در کلیسای محلی خود شاهد شقاق و جدایی، افول معنویت و ارزش‌های کتاب‌مقدسی، تزاید میل به دنیا و مادیات، عدم رشد روحانی، بی‌ایمانی، سقوط و لغزش‌ها باشیم. همه این‌ها می‌تواند فرصت مناسبی ایجاد کند تا رهبران کلیسا با اعلام روزه عمومی منبع تغییر شوند.

اجبار کردن روزه

نظامی (چه نظام حکومتی و چه نظام مذهبی) که مردم را به روزه داشتن وادار کند، ایمانداران را از لذت طاعتی که نشأت گرفته از احترام و محبت به خداست محروم کرده و آن را با ظاهرداری و اطاعتِ از روی اجبار جایگزین می‌کنند و این با تعالیم مسیح منافات دارد. روزه چه در شکل فردی و چه عمومی مسئله‌ای است بین خدا و انسان.

خطری که در این زمینه وجود دارد این است که با تبدیل روزه از یک عبادت شخصی به یک رسم کلیسایی، در گام بعدی آن را به یک قانون کلیسایی و در نهایت به باری غیرقابل تحمل برای مؤمنین تبدیل کنیم. ریچارد فوستر نویسنده کتاب Celebration of Discipline می‌نویسد: «روزۀ منظم یا هفتگی در زندگی برخی چنان تأثیر عمیقی گذاشته که کوشیده‌اند از کتاب‌مقدس حکمی یافته بدان مشروعیت کامل ببخشند و بدین وسیله همۀ مسیحیان را به آن سفارش کنند. ولی جستجوی مزبور بیهوده بوده است. هیچ قانون یا حکم کتاب‌مقدسی در مورد نگه‌داشتن روزۀ منظم وجود ندارد. با این وجود آزادی ما در انجیل به معنای بی‌بند و باری و لاقیدی نیست، معنای آزادی در انجیل استفاده از فرصت‌هاست. ما آزاد و مختاریم تا در هر روزی که می‌خواهیم روزه بگیریم. باید پیوسته نصیحت پولس رسول را آویزۀ گوش خود کنیم که می‌گوید: «زنهار آزادی خود را فرصت جسم مگردانید» (غلاطیان ۵:‏‏۳).

خطر دیگر اینکه هر عمل روحانی که از سر عادت انجام شود به قالبی عاری از محتوا تبدیل می‌‌شود. اما این خطرات به‌طور کلی دلیل منطقی و کافی برای ترک روزه نمی‌باشد. همانطور که در مورد دعا نیز ما چنین عمل نمی‌کنیم.

با پیرایه کردن روزه از تمایلات شریعت‌گرایانه می‌توان ارزش واقعی روزه را تجربه کرد. روزه نه تنها فرصتی را برای تفحص و بازنگری شخصی به‌وجود می‌آورد، بلکه روش مناسبی برای ذخیره کردن کالای ارزشمندی چون زمان است. وقتی را که با روزه گرفتن بدست می‌آوریم می‌تواند فرصت مناسبی برای خدمت به پادشاهی خدا باشد. خصوصاً اگر روزه با دعا همراه باشد که به این شکل معجونی عالی برای تازه کردن روح و جسم خواهد بود.

دیدگاه مسیح در مورد روزه

مسیح در موعظه سرکوه هنگامی که در مورد دعا، روزه و صدقه دادن صحبت کرد، شنوندگان خود را از بیهودگی طاعتی که از سر تظاهر و ریا باشد، آگاهاند. اما او هرگز نگفت «اگر خواستید روزه بگیرید ...» بلکه فرمود: «هنگامی که روزه می‌گیرید...». به این ترتیب، او روزه گرفتن را برای یک ایماندار مفروض دانست. چنانکه مارتین لوتر می‌گوید: «مسیح نه می‌خواست روزه گرفتن را رد کند و نه آن را خوار بشمارد... او می‌خواست روزه گرفتن صحیح را احیاء نماید.» مسیح در مورد دعا نیز به همین شکل تعلیم خود را آغاز کرد و ما معمولاً دعا را موضوع کم اهمیت و غیرضروری تلقی نمی‌کنیم. عیسی مسیح با علم بر اینکه شاگردان یهودی او دعا، روزه و صدقه دادن را اعمال دیندارانۀ دل‌بخواهی نمی‌دانستند، به آن‌ها نه در مورد ضرورت روزه بلکه در مورد نحوۀ بجا آوردنش تعلیم داد (متی ۶‏:‏۱-۱۸). اشاره جداگانۀ او به دعا و روزه نشانگر این امر است که مسیح روزه را تجربۀ روحانی متمایز از دعا می‌دانست. اگر چه غالباً دعا و روزه در کتاب‌مقدس مفاهیمی مربوط به هم هستند اما یکی نیستند.

تأکید مسیح چون انبیاء پیش از خود به خلوص نیت در روزه مربوط می‌شود و اینکه روزه همچون هر عمل پرهیزکارانه دیگری برای جلال خداست نه برای تجلیل شدن روزه‌دار از خلق (اشعیا ۵۸:‏۳و۴؛ متی ۶‏:‏۱۶-۱۸). مسیح دو نوع دینداری را در این آیات مقابل هم قرار می‌دهد: دینداری فریسی‌مآبانه و دینداری مسیحی. اولی مبتنی بر خودنمایی، جاه‌‌طلبی و پاداش از انسان است و دیگری مبتنی بر فروتنی و پاداش از خداست.

نگاه ملول، ظاهر پریشان و گام‌های بی‌رمق فریسیان نمایش دینداری آن‌ها در روزه‌ گرفتن بود که برای تجلیل و تکریم خلق از ایشان بیشتر کاربرد داشت. از دید مسیح آسمان از این عملکرد ریاکارانه رویگردان است. شخص ریاکار مناسک دینی خود را در ملاءعام به‌جا می‌آورد «تا مردم ایشان را ببینند». فعل یونانی به‌کار رفته در این آیه با کلمه تئاتر هم معنی است. در مقابل، برای یک مسیحی نظاره‌گر او، نه دیگر انسان‌ها و نه خودش، بلکه "پدر نهان بین" اوست.

خوراک یکی از اساسی‌ترین نیازهای بدن است و طمع یکی از اساسی‌ترین گناهان. لذا "تسلط بر نفس" بدون تسلط بر بدن و انظباط آن بی‌معناست. حتی فراتر از "نگاه تمجیدگر مردم" آنچه فکر ریاکار را به خود مشغول می‌سازد "غره شدن به خویشتن" است. فریسی روزدار، بر خوراک که از مهم‌ترین خواهش‌های جسم است، نسبتاً چیره شده اما در کمال تأسف، در برابر ضعف روحانی خطرناک‌تری چون غرور از پای درآمده است. از این رو در کلام خدا روزه گرفتن و فروتن شدن در حضور خدا به‌طور مترادف به‌کار رفته‌اند.

۱- روزه برای خدا

«چون روزه داشتید و نوحه‌گری نمودید، آیا برای من هرگز روزه می‌داشتید؟» (زکریا ۷‏:۵).

حجم زیادی از باورهای ما در مورد روزه متأثر از تفکرات خودمحورانۀ ما است و اینکه چه چیزی عاید من خواهد شد؟ حتی گاه علایق روحانی ما عاری از میل به رضای شخصی نیست. بسیار شنیده شده است که مؤمنین نیز از روزه برای نفع شخصی یاد کرده‌اند. برای دریافت قوت، عطایای روحانی، شفای جسم و یا جواب دعا. و به این ترتیب اصل قضیه به فراموشی سپرده می‌شود. اگر چه طلبیدن همه این چیزها بد نیست، اما انگیزه و نیت اصلی ما باید صحیح باشد. این موضوع به قدری اهمیت دارد که قسمت اساسی تعلیم مسیح در باب روزه را به‌خود تخصیص می‌دهد (متی ۶‏:‏۱۶-۱۸).

آنچه برای خدا در درجۀ اول اهمیت قرار دارد این نیست که چطور کاری را انجام می‌دهیم بلکه چرا انجام می‌دهیم. چه بسا عمل نیکویی که با انگیزۀ غلط همراه باشد ارزش خود را کاملاً ببازد. یهودیان دیندار عصر اشعیا می‌پرسیدند: «چرا ما روزه داریم و تو ندیدی؟» (اشعیا ۵۸‏:۳). از عکس‌العمل سرزنش‌آمیز خداوند چنین پیداست که روزۀ آن‌ها تظاهر و فخرفروشی عوام‌فریبانه‌ای بیش نبود. چرا که می‌فرماید: «آیا این را روزۀ مقبول خداوند می‌خوانی؟»

این نوع تظاهر و فخرفروشی در رفتار فریسیان روزگار مسیح نیز مشهود بود. آن‌ها نماز خود را به درازا می‌کشیدند، در کنایس و گوشه‌های کوچه‌ها به نماز می‌ایستادند تا مردم ایشان را ببینند و احترام کنند. هنگام روزه نیز ترشرو شده چهرۀ خود را دگرگون می‌ساختند تا نزد مردم روزه‌‌دار جلوه کنند. به همین دلیل مسیح شاگردان را از چنین دینداری و روزه‌ای منع می‌کند. در همین راستا، عیسی مَثَل فریسی و باجگیر را نیز تعریف کرد که به دعای فخرفروشانه یک فریسی اشاره دارد: «خدایا، تو را شکر می‌گویم که همچون دیگر مردمان... نیستم، دو بار در هفته روزه می‌گیرم» (لوقا ۱۸‏:۱۱و۱۲). جملات پایانی این داستان شنونده را متوجه واقعیتی عمیق و تکان‌دهنده می‌کند. مسیح می‌فرماید: «مرد خراجگیر گناهکار پارسا شمرده شد و به خانۀ خود رفت بر خلاف آن فریسی دیندار». در متنی که از اشعیا ذکر شد خداوند به آنچه روزۀ مقبول خود می‌داند اشاره می‌کند. روزه پسندیدۀ خدا برای تقدیس شدن از او، خدمت او، جلال و تکریم او و پیاده کردن ارادۀ متعال او می‌باشد.

۲- روزه برای تقدیس شخصی

روزه جز‌‌ء ارزشمندی از زندگی تقدیس‌شدۀ مسیحی است. گویی شکم سیر و تکبر ارتباط تنگاتنگی با هم دارند (حزقیال ۱۶‏:‏۴۹). موسی، در آستانۀ ورود قوم اسرائیل به سرزمینی که به شیر و شهد جاریست، تجربۀ آن‌ها را در بیابان یادآوری می‌کند (تثینه ۸‏:۲و۳). او هشدار می‌دهد که «با حذر باش، مبادا خورده سیر شوی ... و دل تو مغرور شده ... خدای خود را فراموش کنی» (آیات ۱۱-۱۴). هوشع ما را از آنچه سپس رخ داد آگاه می‌کند (هوشع ۱۳‏:۶).

برای یهودیان روزه با فروتنی، خشوع و همچنین ماتم نیز همراه بود (اول سموئیل ۳۱‏:۱۳ و عزرا ۹‏:۵). مسیح در متی کلمات روزه و ماتم را به‌طور متجانس به‌کار می‌برد (۹‏:۱۵). طبیعی است کسی که عمیقاً از گناه و شکست خود متأسف است برای آن ماتم بگیرد. این قسمت مهمی از روند تقدیس ما است که در روزه جلوه‌گر می‌شود و «خوشابه‌حال ماتمیان، زیرا ایشان تسلی خواهند یافت».

اما خداوند ما را به سطحی فراتر از ماتم برای گناهان شخصی می‌خواند. تا آنجا که ما توسط روح خدا لمس شده و برای گناهان کلیسای خود، ملت خود و حتی دنیا ماتم بگیریم. همانگونه که در رؤیای حزقیال (حزقیال ‏۲:‏۶-۹) آمده، چشمان خداوند به‌دنبال کسانی است که در احساس او نسبت به وضعیت روحانی مردمانش شریک باشند.

شکل دیگری از این تقدیس در شروع مأموریت مسیح، بعد از پایان دورۀ روزه او و همچنین در جدا کردن پولس و برنابا برای مأموریت بشارتی متجلی است (اعمال ۱۳‏:۳). ایشان نه در یک ضیافت با شکوه بلکه «در عبادت خدا و روزه مشغول می‌بودند!» پولس و برنابا همین روش را در مورد رهبرانی که خود بعدها برای کلیساهای تازه تأسیس شده منسوب می‌کردند، اعمال نمودند (اعمال ۱۴‏:۲۳‏). شاید یکی از دلایل عمده‌ای که گاه مسئولیت‌های خدمتی در کلیسای امروزی، سبک انگاشته می‌شود و یا با جدیت ادامه نمی‌یابد در همین نکته نهفته باشد. وقتی کلیسا با بروز کوچک‌ترین مشکلات و اختلافاتی دچار تلاطم جدی می‌شود می‌توان نقش روزه را در حیات آن کلیسا بازنگری کرد.

اگر روحیه ما در اثر شکست شخصی دچار تضعیف شده و یا نیاز خود را به آمرزش عمیق‌تر و تقدیسی نو احساس می‌کنیم و یا اگر خود را با مسئولیتی در چالش می‌بینیم که به آن خوانده شده اما به اندازۀ کافی مجهز نیستیم، روزه می‌تواند کانالی برای برکت خدا در زندگی‌مان باشد.

۳- روزه برای اینکه دعای ما شنیده شود

«و روزه گرفته، خدای خود را برای این طلب نمودیم و ما را مستجاب فرمود» (عزرا ۸‏:۲۳).

خداوند در اشعیا ۱‏:‏۱۱-۱۷ مراتب بی‌رغبتی و کراهت خود را از هدایا و دعاهای قوم اسرائیل به‌دلیل انگیزه‌های خودخواهانه و خودپسندانه‌شان اعلام می‌دارد. می‌فرماید: «گناه را با محفل مقدس نمی‌توانم تحمل نمایم». انگیزه منفی و عدم خلوص نیت را نیز دلیل مردود شمردگی روزه‌ها و شنیده نشدن دعاهای‌شان می‌خواند (اشعیا ۵۸:‏۳و۴).

اما یکی از نتایج عمدۀ روزۀ مقبول خدا با خصوصیاتی که خود خداوند برمی‌شمارد، این خواهد بود که «آنگاه دعا خواهی کرد و خداوند تو را اجابت خواهد فرمود و استغاثه خواهی نمود و خواهد گفت که اینک حاضر هستم» (آیه ۸). روزه قوتی مضاعف برای دعا و شفاعت مرد خدا خواهد بود. اینکه شخص حاضر می‌شود از حقوق حقۀ خود چون خوراک بگذرد نشانگر جدیت موضوع برای اوست (یوئیل ۲:‏۱۲و۱۳).

خارج از حیطۀ معنویات، خودداری از خوردن به شکل اعتصاب غذا مورد استفادۀ سیاسیون و زندانیان بوده است. آن‌ها بدین‌وسیله بر صاحبان منصب فشار می‌آوردند تا به مطالبات خود برسند. مهاتما گاندی روزه را به‌عنوان مقاومت انفعالی در برابر انگلیسی‌ها به‌کار برد. این روزها نیز اعتصاب غذای کسانی چون اکبر گنجی، روزنامه‌نگار زندانی در ایران، موضوع صحبت بسیاری است. آنچه گنجی را در نظر عدۀ رو به‌ رشدی به رتبۀ یک قهرمان ملی رسانده، جدیت او در پیگیری مطالباتش می‌باشد که به‌وسیلۀ اعتصاب غذا عینیت یافته است. اگر غیرت و جدیت گنجی امروز احترام بسیاری از مردم عادی را خریده، چقدر بیشتر خدای محبت در پاسخ به روزۀ پسندیده خویش، صدای فرزندانش را شنیده و عمل می‌کند (لوقا ۱۸‏:‏۱-۸).

اما باید به‌خاطر داشته باشیم که روزه با اعتصاب غذا فرق می‌کند. ما خدا را با روزه گرفتن مجبور به تن دادن به خواست خودمان نمی‌کنیم بلکه خود را در مسیر اراده او قرار می‌دهیم. روزه چون مهر "فوری و اضطراری" است که بر دعاهای خود می‌زنیم و به آسمان اینگونه می‌فهمانیم که جدی بوده و تا زمانی که برکت نیافته‌ایم قصد عقب‌نشینی نداریم. در کتاب‌مقدس روزه نقش تعیین‌کننده‌ای در تقویت دعای شفاعتی داشته است. هر بار که قوم خدا با مرگ یا خطر روبرو شدند روزه راه‌گشا بود (داوران ۲ و عزرا ۸). هر گاه مؤمنین تحقق وعدۀ خدا را طالب شدند، روزه روشنگر راه بود (دانیال ۹). بسیاری اوقات ما دعایی پر از روح داشته‌ایم اما جوابی دریافت نکرده‌ایم. ممکن است با خود فکر کنیم منتظر آسمان هستیم که کاری انجام دهد، اما در واقع آسمان منتظر ما است.

در شماره‌های بعدی کلمه به این مطالب خواهیم پرداخت:

روزه برای آزادسازی اسیران، روزه برای برگرداندن نظر خدا، روزه برای دریافت مکاشفۀ الهی، روزه برای تحت تسلط درآوردن تن، ریاضت و روزه، تشابهات و تفاوت‌ها، ارتباط روزه با سلامت جسم، اشکال مختلف روزه، چطور روزه بگیریم؟

اقتباس از:

Nelson’s Illustrated Bible Dictionary

The Interpreter’s Dictionary of the Bible, Vol 2

The Lion Encyclopedia of the Bible

New Bible Dictionary 3rd Edition

Celebration of Discipline, Richard Foster

Sermon on the mount, John Stott

God’s chosen Fast, Arthur Wallis