در آستانۀ ورود به قرن بیست و یکم هستیم‌. انسان در آستانۀ ورود به قرن جدید چشم‌اندازهایی نوین و شگرف در برابر خود می‌بیند و نهایتی برای پیشرفت خود تصور نمی‌کند. عصر ما عصر انقلاب انفورماتیک‌، عصر مهندسی ژنتیک‌، عصر تکنولوژی هسته‌ای و فتح فضا و عصر پیشرفت‌های پزشکی می‌باشد.

انسان معاصر مغرور از پیشرفت‌ها و دستاوردهای حیرت‌انگیزش در عرصه‌های مختلف‌، متکبرانه‌، خود را سرور و صاحب جهان دانسته و هر روز گام نوینی در غلبه بر طبیعت و جهان برمی‌دارد. اما در برابر این تصویر خیره‌کننده و جذاب‌، تصویر دیگری نیز از دنیای معاصر می‌توان بازشناخت که بیانگر وخامت و کراهت وضعیت تمدن معاصر در آستانۀ ورود به قرن بیست و یکم می‌باشد. برای مثال به آمارهای زیر توجه کنید‌:

- یک میلیارد و یکصد میلیون نفر در جهان در فقر شدید بسر می‌برند. بر طبق آمارهای یونسکو، یک میلیار نفر در جهان خواندن و نوشتن نمی‌دانند و اگر ۲۰۰ میلیون دلار بودجه در اختیار یونسکو گذاشته شود، با این بودجه بیسوادی در جهان ریشه‌کن خواهد شد. این مبلغ‌، هزینه ساخت تنها ۱۰هواپیمای جنگنده می‌باشد. سالانه ۱۴ میلیون کودک در جهان بر اثر گرسنگی و امراض ساده و قابل پیشگیری جان می‌سپارند یعنی در هر دو ثانیه یک کودک‌. حدود ۱۵۰ میلیون کودک در جهان دچار سوءتغذیه شدید هستند. شکاف بین کشورهای ثروتمند نیمکرۀ شمالی و کشورهای فقیر نیمکرۀ جنوبی روز به روز بیشتر می‌شود و در حال حاضر درآمد سرانۀ کشورهای شمال ۱۸ برابر درآمد سرانۀ کشورهای جنوب می‌باشد.

اگر چه جنگ سرد پایان یافته است‌، اما آتش جنگ‌ها و منازعات منطقه‌ای در همۀ نقاط جهان زبانه می‌کشد. افغانستان‌، بوسنی هرزگوین‌، قره‌باغ‌، سومالی‌، رواندا و بسیاری مناطق دیگر، عرصۀ کشتار بی‌رحمانۀ غیر نظامیان و افراد بی‌گناه است‌. در چند ماه اخیر، تنها در رواندا، صدها هزار زن و کودک و افراد بی‌گناه‌، در طی مدت زمان کوتاهی قتل عام شدند. انسان معاصر دو جنگ خونین جهانی‌، اردوگاه‌های کشتار جمعی و جنگ‌های خونین منطقه‌ای بسیاری را تدارک دیده است‌. متلاشی شدن نهاد خانواده‌، گسترش ایدز و همجنس‌گرایی‌، سقوط ارزش‌های اخلاقی‌، افزایش میزان مصرف مواد مخدر و نابود سازی محیط زیست از جمله پدیده‌های بحرانی‌ای هستند که جوامع غربی را تهدید می‌کنند. در ایالات متحده‌، بر طبق آمارهای رسمی ۵۰ درصد کودکان آمریکایی در خانواده‌هایی زندگی می‌کنند که خانواده‌های هسته‌ای یا سنتی قلمداد نمی‌شوند و یا فاقد پدر یا مادر و یا هر دو هستند.

میزان طلاق در ایالات متحده درصد بسیار بالایی دارد و مسألۀ بقاء و تداوم نهاد خانواده در جامعه آمریکایی به موضوعی جدی تبدیل شده است‌. آنچه که به شکل اجمالی بیان شد، تصویر دیگری از دنیای معاصر می‌باشد که در تقابل با تصویر مثبت و جذابی قرار می‌گیرد که در سطور نخست ترسیم شد. انسان معاصر چه پاسخی برای مسائل و مشکلات لاینحل و عظیمش دارد؟

پاسخ مسیحیان امروزه نیز همان پاسخی است که در طول تاریخ و در طی ادوار بحرانی و فاجعه‌آلود آن را مطرح ساخته‌اند یعنی پذیرش نجات الهی که در فرزند خدا عیسی مسیح بر جهانیان مکشوف شده است‌. ایمان به عیسی مسیح امروزه نیز زندگی میلیون‌ها نفر را تغییر می‌دهد و تأثیرات انکارناپذیری بر حیات فردی و اجتماعی انسانها برجای می‌گذارد. ملکوتی که با آمدن مسیح به جهان آغاز گشت‌، با ظهور ثانوی او به کمال خواهد رسید. اگر چه مسیحیان پیوسته کلام خدا را بشارت می‌دهند و با تکیه بر تعالیم کلام خدا در پی بهبود شرایط پیرامون خود هستند، اما نقطه کمال این ملکوت‌، ظهور مجدد مسیح خداوند می‌باشد که پاسخ نهایی به گناه و شرارتی است که جهان ما اسیر آن می‌باشد.

پاسخ مسیحیان به مسائل دنیای معاصر، در هر حال از بعدی آخرت‌شناسانه برخوردار است‌. کلیسا در عین حال که پیام نجات بخش انجیل را وفادارانه موعظه می‌کند، اما مشتاقانه "امید مبارک و تجلی جلال خدای عظیم و نجات‌دهنده خود" را انتظار می‌کشد. وضعیت جهان معاصر هر چقدر وخیم‌تر می‌شود، انتظار کلیسا نیز برای بازگشت مسیح پرمعناتر می‌گردد. خداوند کلیسایش را در انتظار مشتاقانه‌اش متبارک گرداند. آمین‌.