You are here

سیر اندیشه‌ در دنیای الهیات مسیحی‌/۹

زمان تقریبی مطالعه:

۵ دقیقه

اصلاحات کلیسا:‌ پیروزی و تراژدی

 

تا اواسط قرن شانزدهم‌، در اروپای غربی فقط یک فرقه مسیحی وجود داشت که آن هم مذهب کاتولیک رومی بود. در سایر نقاط دنیا هم چند فرقه کوچک وجود داشت که مهم‌ترین آنها، مذهب ارتودکس یونانی بود. امروزه حدود بیست هزار فرقه مسیحی وجود دارد که همه آنها از جریانی ناشی شده‌اند که به اصلاحات کلیسا معروف شده است‌. برای بسیاری‌، اصلاحات به معنای پیروزی کتاب‌مقدس و وجدان فردی بر جزم‌اندیشی مستبدانۀ کاتولیک رومی می‌باشد. اما برای برخی دیگر، به معنای آغاز تقسیم کلیسا به هزاران گروه مختلف می‌باشد.

اصلاحات جریانی است پیچیده با ابعاد گوناگون که به‌گونه‌ای بنیادین‌، شرایط اجتماعی‌، سیاسی و اقتصادی اروپا و آمریکا را دگرگون ساخت‌. ما در این سلسله از مقالات فقط به بُعد عقیدتی اصلاحات خواهیم پرداخت تا دریابیم این جریان چه تأثیری بر تفکر مسیحی گذارد. برای پاسخگویی به این سؤال‌، باید با سه چهرۀ اصلی در جریان اصلاحات آشنا شویم‌:‌ مارتین لوتر، ژان کالوَن‌، و هولدریخ زوئینگلی‌؛ در مرحله بعدی‌، با کنراد گْرِبِل‌، رهبر نهضت آناباپتیست نیز آشنا خواهیم شد. در این شماره به مارتین لوتر خواهیم پرداخت‌.

لوتر و آغاز اصلاحات‌

همانطور که در شماره پیشین دیدیم‌، بسیاری در بطن کلیسا لزوم تغییری بنیادین را ضروری می‌دانستند. اومانیستهایی نظیر اراسموس از بحث‌های خشک و بی‌روحی که بر محافل کلیسایی حاکم بود، و از مشاهدۀ خشکی روحانی در کلیسا رنج می‌بردند. اما هیچیک از آنان مایل به درگیری خشونت‌آمیز با کلیسا نبود؛ ایشان اهل مطالعه و تحقیق بودند و نمی‌خواستند وارد مبارزه قدرت شوند.

شجاعت این کار را مارتین لوتر (۱۴۸۳-۱۵۴۶) داشت‌. او که خودش یک راهب کاتولیک بود، خیلی زود پی برد که پاپها حاضر به ایجاد تغییر در کلیسا نخواهند بود چون این امر به‌منزله از دست دادن زر و زور بود. رویارویی او با روم از سال ۱۵۱۷ آغاز شد. علت این رویارویی فروش مغفرت‌نامه‌ها در سراسر اروپا برای جمع‌آوری پول برای بنای عمارات در روم بود. مغفرت‌نامه اوراقی بود که کلیسا در مقابل بخشایش گناهان به مردم می‌فروخت‌. شخص می‌توانست برای کسب آمرزش گناهان خود و یا حتی بستگان فوت‌شده‌اش نیز مغفرت‌نامه بخرد.

مارتین لوتر که درضمن استاد دانشگاه ویتِنْبِرگ بود، و تحقیقات گسترده‌ای بر روی رسالات غلاطیان و رومیان انجام داده بود، می‌دانست که تنها را آمرزش گناهان‌، ایمان به کفاره مسیح است‌. زندگی خود او با تفکر و تعمق بر رومیان ۱:‏۱۷ دگرگون شده بود. به همین دلیل‌، وقتی راهبی از طرف روم برای فروش مغفرت‌نامه به ویتنبرگ آمده بود، او به اعتراض برخاست و بیانیۀ معروف ۹۵ ماده‌ای خود را به در کلیسای بزرگ ویتنبرگ کوبید. اعتراض عمدۀ لوتر به این نکته بود که پاپ قدرتی بر روح انسانها ندارد و اینکه تنها راه رسیدن به مسیح‌، روح توبه‌کار می‌باشد.

این بیانیه به هیچ وجه به‌منزله حمله به کلیسای کاتولیک نبود و قدرت پاپ بر کلیسا و عقاید کلیسایی را زیر سؤال نمی‌برد. اما به‌خاطر اینکه لوتر مقالات بسیاری نوشت و عده زیادی می‌توانستند آنها را بخوانند، خیلی زود او به‌عنوان معترض سرسخت علیه کلیسای کاتولیک شناخته شد. او در سه رساله‌ای که در سال ۱۵۲۰ منتشر ساخت‌، اظهار داشت که عهدجدید در زندان کلیسای تشکیلاتی محبوس است‌، کلیسایی که نظام خفقان‌آور کشیشان بر آن حاکم است‌. او از نجیب‌زادگان آلمان خواست که برای اصلاح کلیسا قد بر افرازند.

نهضت پروتستان‌

اعتراضات و انتقادات لوتر طبعاً با خشم کلیسای روم مواجه شد. در شورایی در سال ۱۵۲۱، لوتر محکوم شد و حکم سوزاندن کتب او صادر گردید. اما لوتر با پشتگرمی حکمرانان آلمان‌، اقدامات اصلاح‌گرانه خود را ادامه داد، طوری که در سال ۱۵۳۰ راه و روش لوتر در آلمان کاملاً جا افتاد. از آنجا که او و کشیشانی که به او پیوسته بودند، در شوراهای کلیسایی در مقابل تصمیمات کلیسای کاتولیک لب به اعتراض می‌گشودند، این جریان به نهضت پروتستان (پروتست به معنی اعتراض‌) معروف شد. در خلال این مدت لوتر فرصت یافت تا با نوشته‌های خود، اصول عقاید کلیسای پروتستان را شکل بخشد.

عقاید لوتر

از بنیادی‌ترین اندیشه‌های لوتر، عقیده او درباره کتاب‌مقدس بود. او مؤکداً اظهار می‌داشت که کتاب‌مقدس باید تنها مرجع برای ایمان و عمل مسیحی باشد. "فقط کتاب‌مقدس‌" شعار معروف اصلاحات بود. البته لوتر معتقد نبود که تفسیر انفرادی کتاب‌مقدس مهم‌تر از تفسیر آن توسط کلیسا می‌باشد. اما معتقد بود که تفسیر کتاب‌مقدس باید مورد توافق جامعه مؤمنین باشد.

دوم‌، او عقیده به عدالت از راه ایمان را با اطمینان اعلام می‌داشت‌. او عادل‌شمرده شدن ایماندار را هدیه رایگان خدا می‌دانست‌؛ برای کسب آن نیازی به اعمال نیک نبود، بلکه فقط ایمان‌. این ایمان باید شخصی و مبتنی بر توکل به وعده‌های خدا باشد. نتیجه چنین ایمانی‌، اتحاد مؤمن با مسیح است‌. لوتر از این جهت که معتقد بود خدا هر کار لازم را برای نجات گناهکاران انجام می‌دهد، با آگوستین هم‌صدا بود. اما اختلاف او با آگوستین این بود که آگوستین معتقد بود عدالت درونی است و جزئی از وجود ایماندار می‌گردد. لوتر معتقد است که عدالت بیرونی است و به‌حساب مؤمن گذاشته می‌شود، طوری که شخص مسیحی حضور گناه را می‌تواند احساس کند، اما در عین حال‌، عادل نیز باشد. این عقیده در کلیسا تازگی داشت‌، چرا که تا آن زمان همه علمای الهیات‌، عدالت را امری درونی می‌دانستند. سایر علمای الهی اصلاحات عقیده لوتر را دنبال کردند.

سوم‌، لوتر بر آموزۀ آیین‌های کلیسایی نیز تأثیر گذارد. او و سایر اصلاح‌گران تعداد آیینها را کاهش دادند. در خصوص آیین عشاء ربانی‌، او با عقیده تبدیل ماهیت نان و شراب به بدن و خون مسیح مخالفت کرد و معتقد به "ماهیت مشترک‌ بود"، یعنی اینکه نان در عین اینکه ماهیت خود را حفظ می‌کند، ماهیت بدن مسیح را نیز در خود دارد.

در نظر بسیاری‌، لوتر مظهر اصلاحات پروتستان است‌. همانطور که در شماره‌های بعدی خواهیم دید، در این نهضت‌، چهره‌های برجستۀ دیگری نیز وجود دارد، اما به یک معنا، لوتر برجسته‌ترین چهره باقی خواهد ماند. قدرت اراده او بود که قدرت بلامنازع کلیسای کاتولیک را به مبارزه فراخواند؛ قدرت علمی او بود که مسیحیت را نسبت به کتاب‌مقدس بیدار کرد؛ و خلاقیت الهیاتی او بود که عقیده جدید عدالت بیرونی را به کرسی نشاند.