You are here

ویژگی منحصر به فرد واقعۀ قیام در انجیل یوحنا

زمان تقریبی مطالعه:

۸ دقیقه

 

روایت رستاخیز مسیح در همه اناجیل یافت می‌شود. اما نگاه انجیل یوحنا به این واقعه به‌گونه‌ای است که با سه انجیل دیگر، یعنی اناجیل متی، مرقس و لوقا که اصطلاحاً "اناجیل هم‌نظر" نامیده می‌شوند به‌کلی فرق دارد. در اناجیل هم‌نظر، تأکید بیشتر بر واقعه قیام به‌عنوان خلقتی تازه است. این اناجیل پس از تشریح زندگی عیسی در استان جلیل، به هفته آخر زندگی او در اورشلیم می‌پردازند و قیام او را به‌عنوان تحقق این وعدۀ خدا معرفی می‌کنند که "همه چیز را از نو خواهم ساخت". قیام مسیح تحقق وعدۀ احیای عدن است. درست همانطور که آدم و حوا با نافرمانی خود از باغ عدن رانده شدند و ارتباط‌شان با خدا گسسته شد، عیسی با پیروزی خود بر مرگ در باغی که او را در آنجا در قبر نهادند، این ارتباط گسسته را از نو احیا کرد و آفرینش جدیدی را بنیان نهاد. هدف اناجیل هم‌نظر در وهلۀ نخست این است که خواننده را در هفته‌ عید فصح که یکی از مهمترین اعیاد قوم اسرائیل است، همراهِ عیسی به اورشلیم ببرند. این عید یادآورِ خروج قوم خدا از اسارت مصر بود، و بنابراین اناجیل هم‌نظر می‌کوشند عیسایی را به‌تصویر ‌کِشند که با قربانی خود بر صلیب (همچون قربانی فصح)، خروج نوینی را برای قوم خدا به ارمغان ‌آورد. واقعه قیام مسیح در اناجیل هم‌نظر با صدور فرمان بزرگ و این وعدۀ عیسی که او نیز همراه شاگردان خواهد بود، خاتمه می‌یابد. اما دیگر در این مورد که این حضور عیسی با شاگردان پس از قیام به چه صورت خواهد بود و چه پیش‌شرط‌هایی خواهد داشت توضیحی داده نمی‌شود. این موضوع تنها در انجیل یوحنا بسط داده می‌شود. اناجیل هم‌نظر را می‌توان به پرندگانی تشبیه کرد که مدام از نقطه‌ای به نقطه دیگر در پروازند. برعکس، انجیل یوحنا همچون قایقی است در دریاچه‌ای آرام. مسیح در این انجیل زمان خیلی بیشتری برای سخن گفتن دارد. او در روز و شب آخر زندگی خود با شاگردان به تفصیل و در طول پنج فصل، یعنی فصل‌های ۱۳ تا ۱۷، دربارۀ لزوم رفتن خود نزد پدر و تداوم حضور خود با شاگردان از طریق روح‌القدس سخن می‌گوید. در واقع مهمترین ویژگیِ روایتِ قیام در انجیل یوحنا که آن را از روایت قیام در سایر اناجیل متمایز می‌سازد، تأکیدی است که در یوحنا بر تداوم حضور عیسی با شاگردان از طریق روح‌القدس می‌شود. این نکته را به‌خوبی در یوحنا ۲۰:‏۲۲ شاهدیم -‏‏‏‏‏‏ آیه‌ای که در سایر اناجیل یافت نمی‌شود: عیسی در این آیه بر شاگردان می‌دمَد و به آنان می‌گوید: «روح‌القدس را بیابید». قیام مسیح در انجیل یوحنا تنها به خلقت تازه محدود نمی‌شود، بلکه به مسئلۀ تداوم حضور مسیح و چگونگیِ این حضور نیز ارتباط پیدا می‌کند -‏‏‏‏‏‏ نکته‌ای که هیچ یک از اناجیل هم‌نظر به آن نمی‌پردازند.

دوازه فصل اول انجیل یوحنا بیانگر حضور و عمل عیسی است. عیسی در تمام این فصل‌ها آشکارا فاعل است. این موضوع در فصل ۱۲ به اوج می‌رسد: عیسی پس از تدهین شدن، همچون یک پادشاه وارد اورشلیم می‌شود و مردم استقبالی ملوکانه از او به‌عمل می‌آورند. گویی همه چیز مهیای به‌قدرت رسیدن اوست. اما به فصل ۱۳ که می‌رسیم، ناگاه صحنۀ آشکار حضور عیسی در جمع، به صحنه خصوصی گفتگوی او با شاگردان تبدیل می‌شود. عیسی بجای مشغول شدن با حمد و ثنای مردمی که او را پادشاه می‌پندارند (باب ۱۲)، در باب ۱۳ حوله به کمر بسته و شاگردانش را همچون یک غلام خدمت می‌کند. گفتگوی طولانیِ عیسی با شاگردان که طولانی‌ترین گفتگویی است که او با شاگردانش دارد، با شستن پاهای آنها در فصل ۱۳ آغاز می‌شود و با دعای عیسی برای آنها در فصل ۱۷ به پایان می‌رسد. ویژگی منحصر به‌فردِ انجیل یوحنا را نیز در قالب همین گفتگو و حالتِ گفتگو شاهدیم. قلب این گفتگو را در یوحنا ۱۶:‏۷ می‌بینیم:

عیسی در این گفتگو به این دغدغۀ خاطر شاگردان که پس از رفتن او تکلیف چه خواهد بود پاسخ می‌دهد: او پس از رفتن نیز کماکان با آنها خواهد بود. منتهی این تداوم حضور او، از طریق روح‌القدس است. درست همانطور که مسیح تجلی حضور خدا برای انسان بود، حال همان کارکردهایی که حضور مسیح در مدت زندگی‌اش بر زمین برای انسان‌ها داشت، به‌واسطۀ روح‌القدس از طریق شاگردان تداوم خواهد یافت. به‌عبارت دیگر، مسیح، این عمانوئیل یعنی "خدا با ما"، پس از قیام به‌واسطۀ روح‌القدس از طریق شاگردان با جهان خواهد بود.

منتهی این تداوم حضور، فرایندی مکانیکی نیست. به‌عبارت دیگر این طور نیست که چون مسیح قیام کرده است، حضورش به‌طور اتوماتیک از طریق روح‌القدس در شاگردان و پیروان او نیز ادامه داشته باشد و این تداومِ حضور مستلزم هیچ شرط و شروطی نباشد. خیر! باید دید خود عیسی چه راهی را طی کرد که باعث شد حضور خدا در او باشد. نمودار بالا درباره ۵ فصلی که گفتگوی عیسی با شاگردان را ثبت می‌کند، به‌خوبی نشان می‌‌دهد که عیسی برای آنکه تجلی حضور خدا باشد، دو خصلت عمده داشت: یکی خدمتِ فروتنانه (شستن پای شاگردان در فصل ۱۳) و دیگری دعا (فصل ۱۷). در واقع خارج از این دو عنصر مهم نمی‌توان محتوای گفتار عیسی را درک کرد. شستن پا در آن زمان عملی بود که بردگان و بچه‌ها انجام می‌دادند. معادل امروزیِ آن، خدماتی است که آنها را دونِ شأن خود می‌دانیم و یا احساس می‌کنیم با انجام آن وقت باارزش خود را به هدر داده‌ایم. انجام خدمات پست و پیش‌پاافتاده‌ای که به هیچ وجه جذاب و خوشایند نیستند و به چشم نیز نمی‌آیند، نقطۀ شروع ورود به دنیای فکری عیساست. مسیح پای‌های شاگردان خود را نشست تا نشان دهد که خداست، بلکه او چون خدا بود پای‌های آنان را شست. چنین خدمت فروتنانه‌ای جزو ذات الهی او بود. ما نیز اگر می‌خواهیم حضور مسیح به‌واسطۀ روح‌القدس در ما تداوم یابد، باید چنین روحیه خدمتی داشته باشیم. اینگونه است که می‌توان از روح خدا برخوردار شد و حضور مسیح را در خود تجربه کرد.

همانطور که در بالا گفته شد، نقطه ورود به جهانی که عیسی آن را به تصویر می‌کشد، خدمت است -‏‏‏‏‏‏ خدمت فروتنانه‌ای که در قالب شستن پاهای شاگردان در فصل ۱۳ متجلی است.

و اما خصلت دومی که عیسی داشت و باعث می‌شد حضور خدا در او متجلی باشد، دعاست -‏‏‏‏‏‏ دعایی که نمونه آن را در فصل ۱۷ می‌بینیم. در واقع بدون دعا نه می‌توان در این فضا باقی ماند و نه درک درستی از گفتار عیسی داشت. منتهی این دعا نیز خود دارای خصوصیاتی است: قلب این دعا را اتحاد با خدا و با یکدیگر تشکیل می‌دهد. دعای عیسی برای شاگردان و پیروانش در این فصل چنین است: «تا یک گردند، چنانکه ما یک هستیم» (یوحنا ۱۷‏:‏۲۲). به‌عبارت دیگر، منظور دعایی است که به تغییر ماهیت ما منجر شود، تا ما آن طور باشیم که خدا هست. منظور، دعایی است که ما را هم به خدا پیوند می‌زند و هم به یکدیگر. تداوم حضور مسیح در شاگردان، و نیز در ما که پیرو اوییم، خارج از این دو اصلِ اساسی یعنی خدمتِ فروتنانه و دعا امکان‌پذیر نیست. در واقع خارج از این دو اصل، حتی نمی‌توان گفتار عیسی را درک کرد، و البته روح‌القدس را نیز خارج از این دو عنصر اساسی نمی‌توان دریافت کرد. مأموریت مسیح ریشه در اتحاد او با خدا داشت، و امروز نیز مأموریت کلیسا بدون اتحاد با خدا و یکدیگر عقیم می‌ماند. و این اتحاد بدون افتادگی و دعا میسر نخواهد بود.

هدف از گفتگوی طولانی عیسی با شاگردان در آخرین شب زندگی عیسی، یعنی شبِ قربانیِ فصح، این است که آنان لزوم و علت رفتن عیسی به نزد پدر را دریابند. عیسی ۱۵ بار می‌گوید که "جهان را ترک می‌کنم"، و ۲۶ دفعه می‌گوید که "مدافع را می‌فرستم"."می‌روم" و "می‌فرستم" دو واژۀ کلیدی در این پنج فصل هستند. غیبت و خلاء حضور عیسی پس از قیام و صعود، با حضور روح‌القدس جبران می‌شود. رفتن عیسی از این جهان به‌معنای یتیم و بی‌کس شدن شاگردان نیست (۱۴:‏۱۸). گویی خدایی که در عیسی با شاگردان بود، حال نیز در شاگردان با دیگران خواهد بود. روح خدا کاری را که توسط عیسی در میان آنها انجام می‌داد، حال نیز از طریق آنها تداوم می‌بخشد. حضور عیسی از طریق روح، در شاگردان چنان ادامه می‌یابد که گویی این بار، هر یک از شاگردان مظهری است تمام‌نما از مسیح. لطفاً به آیات زیر در این باره توجه کنید:

۱۳:‏۴پاهای شما را شستم، شما هم پاهای یکدیگر را بشویید

۱۳:‏۳۴ و ۱۵:‏۱۲دوستتان دارم، شما هم همدیگر را دوست داشته باشید

۱۴:‏۱۲کار مرا دیدید، کار مرا و حتی بزرگ‌تر از آن را انجام خواهید داد

۱۴:‏۱۶-‏‏‏‏‏‏‏۱۷با شما بودم، روح‌القدس با شما خواهد بود

۱۴:‏۱۹چون زنده‌ام، شما هم خواهید زیست

۱۴:‏۲۰شما در من، من در شما

۱۴:‏۲۵-‏‏‏‏‏‏‏۲۶به شما تعلیم دادم، روح به شما تعلیم خواهد داد

۱۵:‏۴در من بمانید، من در شما می‌مانم

۱۵:‏۱۸-‏‏‏‏‏‏‏‏۲۵از من متنفر بودند، از شما نیز متنفر خواهند بود

۱۵:‏۲۶-‏‏‏‏‏‏‏۲۷شهادت روح دربارۀ من، شهادت شما درباره من

۱۶:‏۱۲-‏‏‏‏‏‏‏۱۵هنوز صحبت‌هایم تمام نشده، روح به شما خواهد گفت

۱۷:‏۱۱در جهان نیستم، آنها (شاگردان) هستند

۱۷:‏۲۲-‏‏‏‏‏‏‏۲۳من و پدر یک هستیم، آنها نیز یک باشند

۱۷:‏۱۶به جهان تعلق ندارم، آنها نیز تعلق ندارند

۱۷:‏۱۸مرا به جهان فرستادی، آنها را به جهان می‌فرستم

۱۷:‏۱۹تو در من و من در تو، باشد که آنها نیز در ما باشند

۱۷:‏۲۳ و ۲۶مرا دوست داری، آنها را نیز دوست داری

در واقع هر آنچه عیسی در میان شاگردان گفت و انجام داد، حال از طریق گفتار و اعمال شاگردان در میان مردم تداوم می‌یابد.

آری، ویژگی متمایز قیام مسیح در انجیل یوحنا "خدمت"، "گفتگو با عیسی" و "دعا" است (یوحنا ۱۳-‏‏‏‏‏‏‏۱۷). اینگونه است که حضور مسیح در غیاب او نیز همچنان با شاگردان و پیروان او خواهد بود -‏‏‏‏‏‏ حضوری که از طریق روح‌القدس میسر خواهد گردید. برای برخوردار شدن از این حضور، باید از خود عیسی الگو بگیریم که حضور خدا در او بود: باید فروتنانه همچون یک غلام کمر به شستن پای‌های یکدیگر ببندیم. باید بدون هیچ ‌ادعا و توقع، بدون آنکه گوش‌مان برای شنیدن استقبال ملوکانه مردم از ما تیز باشد، مظاهری تمام‌نما باشیم از مسیح برای این جهان. و نیز باید با دعا در انتظار روح خدا باشیم. این است سهم ما در واقعه قیام، سهمی که یوحنا چه زیبا آن را شرح داده. باشد که کلیسای امروز همانطور که عیسی برای شاگردانش دعا کرد، تداوم‌بخش حضور و عمل عیسی در جهان باشد.