You are here

کوتاه و خواندنی

زمان تقریبی مطالعه:

۲ دقیقه

 

 «زيرا كه من در كمال خود رفتار نموده‌ام.» مزمور ۲۶:‏۱

 

گرايش انسان آن است تا بيشتر به تصويری كه از خود بر ديگران به‌جا می‌گذارد توجه كند تا به انسجام شخصيتی و رفتاری خود.

در چين باستان، مردم برای آنكه از گزند حملات دشمنان مصون باشند، ديوار عظيمی ساختند. ارتفاع اين ديوار آنقدر بلند بود كه كسی را يارای صعود از آن نبود و ضخامت آن آنقدر زياد كه امكان شكافتن آن برای نفوذ وجود نداشت. پس چينی‌ها با فراغ بال به امور ديگر پرداختند. اما تاريخ گواه آن است كه در ظرف يک قرن، سه بار چين آماج حملات دشمن قرار گرفت.

در هيچ‌يک از اين حملات، دشمنان در صدد تخريب ديوار و يا صعود از آن برنيامدند بلكه به محافظان رشوه دادند و بدون درگيری به خاک چين نفوذ كردند. چينی‌ها آنچنان به ديوار سنگی خود متكی بودند كه از آموزش فرزندان خود پيرامون انسجام رفتاری و درست‌كرداری غافل شدند. برای آن‌ها ديوار، سمبل تصويری بود كه از خود به‌جا گذاشته بودند. چينی‌ها می‌انديشيدند كه كردار و شخصيت‌شان همچون آن ديوار مستحكم است اما به‌واقع اين طور نبود.

آيا منش و رفتار ما نيز با توجه به شرايط تغيير می‌كند؟ آيا در تصميم‌گيريی‌های‌مان منافع ديگران را بر خود ترجيح می‌دهيم؟ آيا بيشتر به فكر پيامی هستيم كه ديگران دربارۀ ما می‌گويند به‌گونه‌ای كه بايد خود را به هر شكل پسنديدۀ آن‌ها سازيم و يا آن كه انسجام شخصيتی و رفتاری را بر هر انتخاب ديگری ترجيح می‌دهيم؟

زندگی به‌خصوص در نشيب‌هايش، آشكاركننده عدم انسجام رفتاری ماست، بحران‌های زندگی گاه مؤيد آن است كه چقدر به‌جای انسجام شخصیتی در صدد ساختن تصویر خود در مقابل دیگرانیم. بیایید بجای ساختن دیوار هم‌چون چینی‌ها، درون و وجود خود را بسازيم.

از كتاب نان روزانه

 

من توصیه می‌کنم در برابر مجسمۀ آزادی در سواحل شرقی آمریکا مجسمۀ مسئولیت نیز در سواحل غربی آن کشور بر پا شود.

ویکتور فرانکل

 

معجزه‌ها نه در تناقص با طبیعت، که در تناقص با دانسته‌های ما در مورد طبیعت رخ می‌دهند.

آگوستین

 

مردم اشتباهات زندگی خود را روی هم می‌ریزند و از آن غولی می‌سازند که نامش تقدیر است.

جان اولیویه

 

مرا خداوند می‌خوانی ولی مرا اطاعت نمی‌کنی

مرا نور می‌خوانی ولی مرا نمی‌بینی

مرا راه می‌خوانی ولی مرا اطاعت نمی‌کنی

مرا آب حیات می‌خوانی ولی از من نمی‌نوشی

مرا حکیم می‌خوانی ولی از من پیروی نمی‌کنی

مرا دوست‌داشتنی می‌خوانی ولی مرا دوست نمی‌داری

مرا ثروتمند و غنی می‌خوانی ولی از من چیزی نمی‌خواهی

مرا ابدی می‌خوانی ولی مرا نمی‌جویی

مرا نیکو می‌خوانی ولی مرا خدمت نمی‌کنی

مرا فیاض می‌خوانی ولی به من اعتماد نمی‌کنی

مرا توانا می‌خوانی ولی به‌من احترام نمی‌گذاری

مرا عادل می‌خوانی ولی از من ترسی نداری

پس اگر محکوم شوی که را مقصر می‌شماری؟